یک نشانه....
Page 1 of 1
یک نشانه....
از برکه کویر شهر چه راکد مانده
همچون امواجی که از نفس افتاده
از قامت سالَم، بهار کم شد
لبخند سفالی ات، ارمغان شهر من شد
***************
مثل بارون خیلی آروم می باری رو تن خستم
زیر سمفونی بارون می خونم بی تو شکستم
گمونم طلوع دردو با چشای بسته دیدم
پشت درهای سکوتت، سوز سازتو شنیدم
عطش بغضو شکستم با یه دریا اشک نابم
رفتنت تو باورم نیست کاش یه شب بیای به خوابم
رقص ققنوس، اشک فانوس یک ترانه رو لباتن
بال طوفان، روح مرجان فرش اشکی چون نباتن
پلک و پولک، ذوق و رونق می پوشونی روی پاییز
شوره زاران، شالی زاران می نوازن خلسه لبریز
سلام.... بارها به لحظه های نیامده نوید رویشی سبز دادم پیش بینی وجود احوالی مزین به نگاه و نظر شما کردم اما مرا به پیش راندند شاید ناخواسته
همچون امواجی که از نفس افتاده
از قامت سالَم، بهار کم شد
لبخند سفالی ات، ارمغان شهر من شد
***************
مثل بارون خیلی آروم می باری رو تن خستم
زیر سمفونی بارون می خونم بی تو شکستم
گمونم طلوع دردو با چشای بسته دیدم
پشت درهای سکوتت، سوز سازتو شنیدم
عطش بغضو شکستم با یه دریا اشک نابم
رفتنت تو باورم نیست کاش یه شب بیای به خوابم
رقص ققنوس، اشک فانوس یک ترانه رو لباتن
بال طوفان، روح مرجان فرش اشکی چون نباتن
پلک و پولک، ذوق و رونق می پوشونی روی پاییز
شوره زاران، شالی زاران می نوازن خلسه لبریز
سلام.... بارها به لحظه های نیامده نوید رویشی سبز دادم پیش بینی وجود احوالی مزین به نگاه و نظر شما کردم اما مرا به پیش راندند شاید ناخواسته
Page 1 of 1
Permissions in this forum:
You cannot reply to topics in this forum