انجمن تخصصی و آموزشی دیش ست DISH SAT
Would you like to react to this message? Create an account in a few clicks or log in to continue.

Archive SMS JOK

Go down

Archive SMS JOK Empty Archive SMS JOK

Post  REZA-SAT 2/11/2012, 12:27 pm

يه شب تو كلانتري، افسر نگهبان و استوار حوصله‌شون سر رفته بود. افسره گفت: پاشو برو يكي رو الكي بگير بيار يه كم سر كارش بزاريم. استواره ميره و يه تركه رو مي‌گيره. افسر نگهبان ميگه: اين مرتيكه چيكار كرده؟ استوار ميگه: جناب سروان، تو قهوه‌خونه با كيرش داشت چايي هم مي‌زد. تركه مي‌گه: جناب سروان، به خدا دروغ مي‌گه، اولا مگه من خرم كه با كيرم چايي داغ رو هم بزنم؟ دوما چيز من گنده است و تو استكان نميره! سوما اگه باور نمي‌كنيد، يه ليس از كيرم بزنيد، اگه شيرين بود منو بندازين زندان
!

زن يه قزويني ميره پيش دكتر و مي‌گه: آقاي دكتر، خسته شدم، شوهرم هميشه از عقب مي‌كنه! دكتره ميگه: ايندفعه بهش بگو حامله هستم و از عقب نمي‌شه. زنه ميگه: واي آقاي دكتر، اونقوت اصلا ديگه نمي‌كنه. دكتره ميگه: تو بگو، كاريت نباشه. شب زنه به قزوينيه ميگه: از عقب نمي‌شه، من حامله‌ام. قزوينيه هم ميگه: خوب از جلو مي‌كنم. بعد از نيم ساعت قزوينيه شاكي مي‌شه و مي‌گه: بالام جان، پس اين كون بچه كو؟!

يه زن رشتي شكمش درد ميكرد و رفت دكتر. دكتر گفت: لطفا برويد در آن اتاق لخت شويد. بعد دكتره رفت براي معاينه و ديد كه زنه با لباس نشسته روي تخت و لخت نشده. دكتره گفت: خانم عرض كردم كه لخت شويد. زن رشتي گفت: آقاي دكتر... اين دفعه اوله، من خجالت مي‌كشم. اين دفعه رو اول شما لخت بشيد!


يه روز يه تركه يه دختره رو مي‌كنه و دختره هم حامله مي‌شه. دختره ناراحت مي‌شه و مي‌گه: بايد بيايي و منو بگيري. تركه مي‌گه: حالا بايد چيكار كنم؟ دختره مي‌گه: بايد بياي خواستگاري. خلاصه تركه ميره خواستگاري و ننه باباي دختره ميگن: ما بايد خوب فكر كنيم و بعد به شما جواب مي‌دهيم. بعد از يه هفته تركه براي جواب ميره. بابا دختره ميگه: ما با بزرگان و ريش‌سفيدهاي فاميل مشورت كرديم و نتيجه گرفتيم كه: حاضريم بچه حرومزاده داشته باشيم ولي داماد ترك نداشته باشيم!

يه دختر با دوست پسرش قرار داشت. باباي دختره به دخترش گفت: دخترم اگه پسره خواست به لاي پات دست بزنه بگو كه اونجا تنوره و دستت ميسوزه! دختره با پسره رفتن بيرون و برگشتن. باباي دختره پرسيد: چي شد؟ دختره گفت: بابا خواست به لاپام دست بزنه، گفتم تنوره، اونهم گفت چه خوب! من يه سوسيس دارم. سوسيس رو گذاشت لاي پام، بعد هم گذاشت تو دهنم تا ببينم كه سوسيس پخته يا نه!



يه روز يه پسره به باباش ميگه: باباجون، امروز من براي اولين بار سكس كردم. باباش خوشحال مي‌شه و مي‌گه: دمت گرم، كارت خيلي درسته، انصافا كه ثابت كردي پسر خودم هستي. حالا بشين و مفصل برام جريان رو تعريف كن! پسره ميگه: بابا جون، نميتونم بشينم، هنوز كونم درد ميكنه!


يه روز يه تركه هوس خانوم بازي مي‌كنه. مياد توي خيابون و خلاصه بعد از كمي اينور و اونور رفتن مي‌بينه يه زن تنها داره توي پياده‌رو ميره، از قضا يارو جنده بوده. ميره پيشش و ميگه: خانوم... كجا ميري؟ زنه هيچي نمي‌گه! تركه دوباره مي‌پرسه: عشق من... كجا ميري؟ بازم زنه هيچي نمي‌گه! تركه هم گير سه پيچ ميده و دوباره مي‌گه: روح من... كجا ميري؟ يهو زنه شاكي مي‌شه و مي‌گه: روحتو گاييدن... داره ميره دوش بگيره...!؟




يه بار تركه ميره دستشويي و در ميزنه. يه عربه ميگه: اهم... تركه مي‌گه: حالا اسمت چيه؟ عربه ميگه: محمد حسن خليل. تركه مي‌گه: اي پدرسوخته‌ها، سه تايي رفتين توالت؟!


يه روز تركه تو يه جمعي نشسته بوده كه هيچكس تحويلش نمي‌گرفته. همه با هم مشغول صحبت بودند. با خودش ميگه: چيكار كنم، چيكار نكنم. يه دفعه ميگوزه، همه ساكت ميشند بعد ميگه: والا...!؟

يه روز مادر دوست صميمي تركه ميميره. بهش ميگن: تو برو يه جوري بهش بگو كه زياد ناراحت نشه. ميره ميگه: ببين، يه شتري بوده... در خونه همه مي‌خوابه... ايندفعه رو ما در تو خوابيده...!


چند تا قزويني داشتن ميدويدن به طرف تهران. يكي مي‌پرسه: چيه؟ كجا ميرين؟ يكيشون ميگه: مگه خبر نداري ببم جان؟ تو تهران كنگره است، داريم ميريم گره‌هاشو باز كنيم!



سه تا ترك با هم مي‌خواستن حكم بازي كنند. يه نفر كم داشتن. يكيشون ميره دم پنجره مي‌بينه غضنفر پايين وايستاده و دستش هم توي جيبشه. ميگه: آهاي غضنفر... بازي مي‌كني؟ غضنفر ميگه: نه دارم مي‌خارونمش!؟

قزوينيه زنگ در خونشو پايين در نصب مي‌كنه!

قزوينيه واسه جانمازش آينه بغل مي‌گذاره!

قزوينيه دم مرگ وصيت مي‌كنه كه توي يه پارك، زير سرسره دفنش كنن!

يكي دوستشو بعد از مدتها تو خيابون مي‌بينه و ميگه: راسته كه ميگن ازدواج كردي؟ ميگه: اگه راست نبود كه ازدواج نمي‌كردم!

آقا معلم به شاگردش مي‌گه: بگو ببينم 4 6 چند مي‌شه؟ شاگرد فوري دستاش رو مي‌آره جلو و مي‌خواد با انگشتاش بشمره اما آقاي معلم مي‌گه: دستات رو بكن تو جيبت! شاگرد دستاش رو مي‌كنه تو جيب و بعد از چند لحظه با خوشحالي مي‌گه: آقا مي‌شه 11 تا!؟

يه روز يه تركه روي ديوار مي‌نويسه: «زنده باد كير»! ميگن: آقا اين چرت و پرت‌ها چيه رو ديوار نوشتي، بده، زشته؟ مي‌گه: به سه دليل. اول اينكه «سرش را در راه اسلام داده». دوم اينكه «انسان سازه» و سوم اينكه «در مقابل بي‌حجابي قد علم مي‌كنه»!

قزوينيه ميميره. تا چند هفته بعد مرگش، زنش هر روز ميرفته سر قبرش و در حين گريه و زاري هي ماتحت مباركش رو ميمالونده به قبر يارو! ملت بهش ميگن: بابا اين چه كاريه ميكني؟! قباحت داره! زنه ميزنه زير گريه، ميگه: خدا بيامرزدش، هميشه ميگفت: بالام‌جان اين كان مرده رو زنده مي كنه!

يه شب تهرونيه ميشينه با زنش فيلم سوپر مي‌بينه. خلاصه كلي حشري مي‌شه و به زنش ميگه: الله و بالله بايد برام ساك بزني! هرچي زنه ميگه: بابا اين كثافت كاريا چيه... من حالم بهم ميخوره، به خرج يارو نميره و هي از آقا اصرار و از خانم انكار، تا بالاخره زنه كم‌كم راضي مي‌شه و با عشوه به مرده ميگه: عزيزم به شرط اينكه سر كيرت يكم خامه و عسل بمالي، كه بد مزه نباشه. تهرونيه ميگه: بيلاخ! اگه اينجوري بود كه خودم مي‌خوردمش!

تركه ميره پيش يك دكتر تهروني، ميگه: آقاي دكتر، از وقتي كه به سن پنجاه سالگي رسيدم ديگه روزي سه دفعه بيشتر نمي تونم كس بكنم! دكتره شاكي ميشه، ميگه: ببينم تو اومدي دكتر يا اومدي كونِ منو بسوزوني؟!

تركه داشته تو خيابون ميرفته، يه انگليسيه ازش ميپرسه:Sorry, do you know what time it is? تركه هم که تو انگليسي بيلمزِ بيلمز بوده، برميگرده ميگه: ايلده من كه نفهميدم چي گفتي، ولي محض احتياط، کس ننه خوار كسده‌ت!
تركه با دوست‌دخترش رفته بوده پارك. همينطور كه دست همو گرفته بودن و راه ميرفتن، دختره حالي به حالي ميشه، يك چشمك به تركه ميزنه، ميگه: قاسم جون، بريم اون پشت مشتها ازون كار بدا بكنيم؟! تركه ميگه: آي گفتي عزيزم... اتفاقاً منم بدجور شاش دارم!

پرستاره از اتاق زايمان مياد بيرون و به عربه ميگه: تبريك مي‌گم، زن شما يه كير سه كيلويي زاييده كه يه بچه 100 گرمي بهش وصله!

تركه داشته از تو جزيره آدمخورا رد ميشده، يهو ميبينه آدم خورا محاصرش كردن. بيچاره جفت ميكنه با حال زار ميگه: اي خدا بدبخت شدم! يهو يك صدايي از آسمون مياد: نترس بنده من، بدبخت نشدي! اون سنگ رو از جلوي پات بردار بكوب به سر رئيس قبيله. تركه خوشحال ميشه، سنگ رو ميكوبه تو كله رئيس قبيله. رئيسِ قبيله جابه‌جا ميميره، باقي افراد قبيله شاكي ميشن، نيزه به دست، شروع ميكنن دويدن طرف تركه! يهو يك صدايي از آسمون مياد: خوب بنده من، حالا ديگه بدبخت شدي!

زن تركه داشته تو خيابون ميرفته، دكمه روپوشش باز بوده، يك پستونش هم مثل آفتاب درخشان بيرون! يارو حزب الله يه مياد بهش ميگه: زنيكه جنده! درست كن لباستو! زنه نگاه ميكنه به روپوشش، ميزنه تو سرش ميگه: اوا خدا مرگم بده! باز بچه رو تو اتوبوس جا گذاشتم!


رشتيه مياد خونه ميبينه زنش لخت خوابيده رو تخت، خلاصه طبق معمولِ جكهاي رشتي(!) داد و بيداد ميكنه كه خانوم چرا لختي و اين چه وضعيه و الخ خانومش هم طبق معمول(!!) ميگه آخه هوا گرم بود! رشتيه هم قانع ميشه، ميگه:باشه خانم حالا حداقل برو يك ليوان آب واسه من بيار، اينقدر داد زدم گلوم گرفت. زنه ميره ليوان آب رو مياره، رشتيه آب رو ميخوره، ميگه: سلام بر حسين. يك نفر از زير تخت ميگه: سلام از ماست اصغر آقا!

بچه تخسه ميره پيش معلمش، ميگه: خانوم ميشه شما زن من بشيد؟! معلمه ميگه: برو بشين سر جات، من الان حوصله بچه مچه ندارم. پسره ميگه: آره منم حوصله بچه ندارم... اشكال نداره، جلوگيري ميكنيم!


يک روز يه مرده داشته آمار زنهاي پريودي رو ميگرفته. در يه خونه رو ميزنه. يه مرده در رو باز ميکنه. ميگه: آقا ببخشيد خانون شما پريود ميشه؟ مرده دهنشو پاک ميکنه و ميگه: مگه معلومه؟

سه نفر را به جرم خالکوبي بازداشت ميکنند. روي معامله اولي خالکوبي شده بوده: مرگ بر اسرائيل. چون مسئله استکبار جهاني بوده آزادش ميکنند بره. روي معامله دومي نوشته شده بوده: جکوزي! ميگن اين چيه؟ ميگه: وقتي که بلند شه نوشته: جنگ جنگ تا پيروزي و آزادش ميکنند. روي معامله سومي نوشته شده بوده: اردک! ميگن اين چيه؟ ميگه: وقتي که بلند شه نوشته: امام را دعا کنيد!

قزوينيه زن ميگيره، شب اول كلي مرام ميگذاره و تريپ «لاو»(!) خانوم رو ميبره بالاپشتبون و از همون درِ جلو مشغول ميشه. زنه هم كلي حال كرده بوده، هي ميگفته: چه ماه زيبايي، عجب ستاره‌هايي..! قزوينيه ميگه: بالام جان خوب ستاره‌ها رو نگاه كن كه از فردا شب بايد گلهاي قالي رو بشمري!


تركه از اول شب تا پنج صبح يك ضرب فيلم سوپر ميبينه، بعدم تو همون حالِ حالي به حالي پا ميشه ميره سر كوچه يك دست كله پاچه بزنه. يارو براش 2 تا پاچه ميگذاره با يك زبون، بعد ميگه: آبشو بريزم توش؟ تركه كه هنوز تو جَوِ ديشب بوده، ميگه: نه جـــــونــــي.. نريز توش ...آبشو بپاش رو سينم!

تو يكي از شهرستانها داشتن تحقيق ميكردن كه هركدوم از طبقاتِ جامعه روزانه به طور متوسط چقدر گوشت ميخورن، خلاصه يك مدت آمار ميگيرن، ميبينن تو طبقه كارگر مردم روزانه بطور متوسط 20 گرم گوشت ميخورن، كارمند جماعت 50 گرم، ملت صاحب شغل آزاد 100 گرم و خلاصه همه جور آدم رو آمار ميگيرن، آخري براي اينكه تحقيقات كامل بشه، ميرن پيش ملاي محل، ميگن: حاج آقا، شما متوسط تو روز چقدر گوشت ميخوري؟ حاج‌اقا ميگه: پـنـج كيلو!! ملت كف ميكنن، ميگن: بيخيال حاج آقا! چطور روزي پنج كيلو گوشت ميخوري؟! همون موقع يك موتوريه از بغلشون رد ميشه، يك پسره از رو موتور داد ميزنه: كــــــيــــــــرم دهنت حاج آقا!! ملاهه ميگه: ...خوب اين 50 گرمش!


يك هيئت از محققينِ كشورهاي مختلف جمع شده بودن، در مورد ضرورت قاچ ماتحت براي بدن مباحثه ميكردن. اول يكي از انگلستان مياد، ميگه: اين مشخصاٌ به منظور اينه كه ستون فقرات موقع نشستن راحت‌تر باشه. بعدي از آلمان بوده، ميگه: اين قاچ براي اينه كه عمل دفع راحت‌تر صورت بگيره. خلاصه هركدوم يك چيزي ميگفتن، آخر نوبت قزوينيه ميشه، با يك حال عاشقانه ميگه: بالام جان، اين كان اونقدر شيرينه كه قاچ خورده!

يك بنده خدايي اوضاع مزاجيش خراب بوده، هرچي هم دوا درمون ميكرده افاقه نميكرده، خلاصه آخر ميره پيش يكي ازين دكترهاي گياهيِ مدرن(!) دكتره هم بهش ميگه: ببين عزيز جان، علاج تو اينه كه يك مدت مقعدت رو بگذاري تو برف! از قضا اين بنده خدا فرداي اون روز يك سفر كاري داشته به قروين و خلاصه تو راه هي تو اين فكر بوده كه حالا اين وقت سال، برف از كدوم گوري گير بيارم كه به ماتحتم بمالم(؟!) كه از بخت مساعد، اون شب برف مفصلي تو قزوين ميباره. خلاصه قهرمانِ جك ما(!) هم خوشحال و خندان نصفه شب از هتل مياد بيرون و يك نگاه اينور اونور ميندازه و ميكشه پايين و ماتحت مبارك رو ميگذاره تو برف. بعد يك مدت، باخودش ميگه حالا كه اينجا برف زياده بگذار يك بار ديگه بزنم كه ديگه 100% جواب بده. پا ميشه، نيم متر اونورتر دوباره ماتحت رو ميگذاره زمين. خلاصه محض اطمينان تا نزديكاي صبح همينجور نيم متر -نيم متر كونشو ميزنه تو برفا و بعد هم خوشحال و خندان برميگرده هتل. فردا صبح پا ميشه ميبينه همه قزوين سياه پوشيدن و پرچم سياه از خونه‌ها آويزون كردن و ملت تو خيابون دارن گريه ميكنن! از يكي دو نفر ميپرسه كه جريان چيه، منتها ملت از شدت بغض و گريه نميتونستن جوابشو بدن. خلاصه آخر خِرِ يكي رو ميگيره، ميگه: آقا جون بچه‌هات چي شده؟ يارو با بغض ميگه: بالام جان... ديشب وقتي ما خواب بوديم يك گله كون از شهر رد شده هيچ كس نفهميده!

يه مرده سوار تاكسي مي‌شه و شروع مي‌كنه با راننده دردل كردن. مي‌گه: از وقتي زنم آموزش رانندگي مي‌ديد هر شب كيرمو مي‌گرفت و مي‌گفت دنده يك، دنده دو، و... حالا از وقتي گواهينامه‌شو گرفته شبا مياد كيرمو مي‌گيره و مي‌گه: 20 ليتر بنزين بريز!


رشتيه بچه دار نميشده، در خونشون يك تابلو ميزنه كه: هم اكنون به ياري سبزتان نيازمنديم!
REZA-SAT
REZA-SAT

Posts : 94
Join date : 2012-10-29

Back to top Go down

Archive SMS JOK Empty Re: Archive SMS JOK

Post  REZA-SAT 2/11/2012, 12:29 pm

ترکه و تهرونيه رفته بودن شکار، ترکه از بالاي تپه با دوربين نگاه مي
کرده، تهرونيه هم تفنگش رو آماده مي کرده. يهو ترکه برميگرده به تهرونيه
ميگه: اگه زنت بهت خيانت کنه چکار ميکني؟ تهرونيه ميگه: جون تو يه گوله
ميزنم تو دهنش! ترکه ميپرسه: با مرده چکار ميکني؟ تهرونيه جواب ميده: اونم
به جون سبيلات با يه گوله ميزنم کيرشو داغون ميکنم! ترکه ميگه: ايلده اگه
الان زود بجنبي ميتوني يه گلوله صرفه جويي کني!

يك زن و شوهري تو خونشون يك طوطي داشتن. اينهان هروقت مشغول كار خير بودن،
رو قفس طوطي يك پارچه مينداختن كه dبدآموزي نداشته باشه!! خلاصه يك بار اين
دو نفر ميخواستن برن مسافرت، شب قبلش (حين بستن چمدونها) با خودشون ميگن:
حالا كه يك چند روزي خبري از حال و هول نيست، خوبه امشب يك دور بريم، و
خلاصه دوباره روي قفس طوطي مادرمرده رو ميپوشونن و يا علي مشغول ميشن!
كارشون كه تموم ميشه، يادشون ميره پارچه رو قفس رو بردارن و برميگردن سر
بستن چمدونها. ار قضا يكي از چمدونها تا خرخره پر از لباس بوده و هركار
ميكردن نميتونستن درشو ببندن. خلاصه طوطي قصه ما نشسته بوده تو قفسِ تاريك و
داشته فكر ميكرده كه اون بيرون چه خبره، كه يهو ميشنوه كه آقا به خانوم
ميگه: خانوم شما بشين روش، من ميكنم توش! (كه صد البته منظور سگك چمدون
بوده كه بايد بسته ميشده) طوطيه يكم گوشاش تيز ميشه، بعد زنه به مرده ميگه:
نه اين ريختي نميشه، تو بشين روش، من ميكنم توش!! طوطي ما با خودش ميگه چه
جالب! بعد از يك مدت صداي نفس نفس، آقا به خانوم ميگه: خانوم بيا دوتايي
بشينيم روش بعد با هم بكنيم توش...!! طوطيه كف ميكنه، ميگه: به خدا اگه رو
قفس گوني هم بندازين، بايد بگذارين من ببينم اين ديگه چه رقمشه!

قزوينيه وارد يك جمع ميشه، با همه از دم روبوسي ميكنه به جز يك نفر كه فقط
باهاش دست ميده. يارو شاكي ميشه، ميگه: چرا منو ماچ نكردي؟! قزوينيه ميگه:
بالام تورو گذاشتم بكنم!

يه تركه مي‌ره پيش دكتر و مي‌گه: آقاي دكتر، اگه نمي‌خندي من مشكلمو برات
بگم. خلاصه دكتره هم كلي مرام ميزاره كه: اين چه حرفيه آقا، دكتر محرم
مردمه و از اين صحبتها. خلاصه يارو رو راضي مي‌كنه كه مشكلشو بگه. تركه هم
مي‌گه: من يكي از تخمام بزرگتر از اون يكيه. بعد هم دست مي‌كنه تو شلوارش و
يه تخم اندازه توپ بسكتبال مي‌زاره روي ميز! دكتره تا چشمش به تخم يارو
مي‌افته مي‌زنه زير خنده. تركه هم شاكي مي‌شه و مي‌گه: حالا كه خنديدي اون
بزرگه رو نشونت نمي‌دم!
قزويني داشته ترتيب يه بچه رو مي‌داده. بچه هم كه اون زير خيلي بهش سخت
مي‌گذشته داد مي‌زده: كمك.... كمك.... قزويني شاكي مي‌شه مي‌گه: ببم جان
اولا كه از كمك خبري نيست دوما اگه كمك هم بياد كمك من مياد نه كمك تو!


يكروز يه كبوتر نر، اساسي تنگش مي‌گيره. ميره پيش كبوتر ماده و مي‌گه:
بق بق بقو... بق بق بقو...! (يعني مياي بريم ترتيبتو بدم؟) كبوتر ماده
ميگه: نق نق نقو (يعني فعلا نه...!). كبوتر نره ميره و نيم ساعت ديگه بر
مي‌گرده و دوباره مي‌گه: بق بق بقو... بق بق بقو...! دوباره كبوتر ماده
ميگه: نق نق نقو. خلاصه چند بار قضيه تكرار مي‌شه و از نره اصرار و از ماده
انكار. چند ساعت بعد كبوتر ماده تنگش ميگيره و ميره پيش كبوتر نره و
مي‌گه: بق بق بقو... بق بق بقو...! كبوتر نره ميگه: نق نق نقو.... جق جق
جقو....!


يك مرد كه عضو شريفش 25 اينچ بوده ميره پيش يك جادوگركه محل مربوطه رو
به اندازه معقولى دربياره! جادوگره بهش ميگه كه يك قورباغه تو جنگل هست كه
بايد برى پيداش كنى و ازش تقاضاى ازدواج كنى...اونوقت قورباغه كه جواب رد
داد 5 اينچ از قامت استوار شومبول مبارك كم ميشه! خلاصه مرده ميره و با
هزار بدبختى قورباغه شفابخش رو پيدا ميكنه و ازش ميپرسه كه حاضرى با من
ازدواج كنى؟ قورباغه ميگه : نه! و 5 اينچ ميپره! مرد كلى حال ميكنه و ميگه
هنوز يكم طويله! دوباره ميپرسه: حاضرى با من ازدواج كنى؟ باز غورباقه ميگه :
نه! دوباره 5 اينچ ديگه به فنا ميره! مرد كلى ديگه ذوق ميكنه و ميگه:
ايول! الان 15 اينچه! اگه 5 تا ديگه هم كم بشه...ديگه 10 اينچ رديفه! پس
دوباره ميره پيش بابا قورقورى و ميگه: حاضرى با من ازدواج كنى؟ قورباغه هم
شاكى ميشه ميگه: بابا چند بار بگم! نه ! نه ! نه !

زن رشتيه نصفه شب داشته ميرفته بيرون. رشتيه با اخم و تخم مياد جلو
مي‌پرسه: خانم جان كجا ميري؟ ميگه: ميرم كس بدم! ميگه: آي اين صداقتت منو
كشته!


رفيق رشتيه مياد خونش مهموني. وارد اتاق كه ميشه، ميبينه يه تفنگ به ديوار
آويزونه. مي‌پرسه: اين واسه چيه؟ رشتيه ميگه: واسه حفظ ناموس! خلاصه يارو
حساب كار خودشو مي‌كنه. شب رديف تو اتاق خوابيده بودند، زنه ميگه: {با
خروپف}تفنگ خرابه! دخترش ميگه: {خروپف} فشنگ نداره! رشتيه ميگه: منم كه
خوابم!

رشتيه وسط روز ميره خونه از پشت شيشه ميبنه يه نفر رو زنش سخت مشغوله. زنه
هم هي ميگفته: بازم بكن! بازم بكن! يارو هم ميگه بابا ديگه چقدر بكنم؟! تا
خايه‌هام رفته تو! زنه ميگه اون قاشق رو بردار تخماتم بكن تو. يارو قاشق
ور ميداره كه يهو رشتيه ميپره تو داد ميزنه: اَه اَه! خانم من نامردم اگه
ديگه با اون قاشق غذا بخورم!

رشتيه ميره خونه مي‌بينه يه سياهه داره زنش رو ميكنه. داد مي‌زنه:
دربيار!، دربيار! يارو در مياره. رشتيه ميگه: اَه اَه! حالم بهم خورد، بكن
تو! بكن تو!

رشتيه ميره خونه ميبينه زنش با يك نره خري مشغولند. يارو تا رشتيه رو
مي‌بينه مي‌زنه به چاك و با آخرين سرعتش مي‌دوه در مي‌ره. رشتيه هم تا اون
ور مازندران فحش ميده و دنبالش ميكنه. آخر يارو مي‌رسه لب يك پرتگاه، ديگه
هيچ راه فراري نداشته، ‌رشتيه هم همين جور عصباني داشته دنبالش ميومده.
مرده ميگه: غلط كردم! توروخدا منو نكش! رشتيه ميگه: هيس! اول اون
دمپايي‌هاي منو بده!

رشتيه با تهرانيه تصادف ميكنه. تهرانيه از ماشين پيدا ميشه،‌ مياد جلو
رشتيه، داد مي‌زنه: مادرتو گاييدم، خوارتو گاييدم، عمتو گاييدم! هر چي دختر
تو فاميلتونه گاييدم! رشتيه ميگه: اووو! مرتيكه حشري!

تو ماه رمضون قزوينيه يه بچه خوشگل گذاشته بوده جلو دوچرخش داشته خوش و
خندان ميرفته. رفيقش بهش ميگه: اصغر! بالام جان بيخيال، ماه رمضونه!
قزوينيه ميگه: خودم ميدونم بالام جان! منم اينو برا افطار ميبرم!


يه بار يك كشيشه داشته دارت بازي ميكرده، مادر مقدس هم كنارش واستاده
بوده. يارو هر چي ميزده به هدف نمي‌خورده، اونم هربار ميگفته: كيرم توش،
خورد پهلوش! مادر مسيحي بهش ميگه: پدر مقدس از شما بعيده، آخه اين چه
حرفيه؟ خلاصه چند بار اين قضيه تكرار ميشه تا اينكه مادر مقدس خيلي ناراحت
ميشه، ميگه اگه يك بار ديگه اينو بگي نفرينت ميكنم. كشيشه دوباره ميزنه
نميخوره. باز ميگه: كيرم توش خورد پهلوش! مادرمسيحي هم نفرينش ميكنه. يه
دفعه از آسمون يك صاعقه ميزنه مادر مقدس دود ميشه. از آسمون يه صدا مياد كه
مي‌گه: كيرم توش، خورد پهلوش!

تركه و دوست دخترش نشسته بودند تو پارك. تركه به دختره ميگه: عزيزم تو تو
چه فكري هستي؟ دختره مياد خيلي با احساس بازي در بياره، ميگه: تو همون فكري
كه توهستي، عزيزم! تركه ميگه:ااه..! نكنه تو هم ميخواي منو بكني؟!

بچه با باباش ميره حموم، تو حموم سُر ميخوره، كير باباش رو ميگيره كه
نيفته. باباش سرش داد ميزنه: تخم سگ حواستو جمع كن! اگه با ننت اومده بودي
كه با سر خورده بودي زمين!


تركه يبوست داشته، ميره دكتر. دكتر يك نسخه براش مي‌نويسه بهش ميگه: اين
قرصها رو ميخوري، اين شياف رو هم استعمال ميكني. تركه ميگه: آقاي دكتر
استعمال ميكنم يعني چي؟ دكتره بهش ميگه: عزيزم يعني بايد يه جوري به بدنت
برسوني. تركه ميگه: يعني چي؟ يعني بخورمش!؟ دكتره ميگه: ببين عزيز من! بايد
يه جوري به بدنت برسوني اما نه از دهن. تركه ميگه: يعني از گوشم؟!...
دكتره حوصلش سر ميره با خنده ميگه: باباجون بايد بكنيش تو كونت! تركه هم
ميگه: ببين اقاي دكتر خودت شوخي رو شروع كردي‌ها، منم كيرم تو دهنت!

رشتيه ميره قزوين، قزوينيا دنبالش ميكنن كه ترتيبشو بدن. رشتيه از اين كوچه
به اون كوچه فرار ميكنه تا ميرسه به يه بن بست. با خودش ميگه حالا چه گهي
بخورم؟! كه يه دفعه ياد سريال امام علي ميفته، ميگه:‌ها! منم مثل عمر و عاص
لخت ميشم و نجات پيدا ميكنم. سريع لخت ميشه و قزوينيا هم كه همينو
ميخواستن ميگيرن تا دسته ميكننش! رشتيه با بدبختي بلند ميشه با آه و ناله
ميگه: آي! پدر سوخته اين صدا و سيما اونقدر سانسور مي‌كنه كه آدم نمي‌فهمه
آخر فيلم چي ميشه!

تركه ميره داروخونه، داد ميزنه: آقــا كـــانـــدوم داريـــن؟!! يارو
ميگه: آقا يواش تر! اين چيزا روكه بلند نميگن، خوب چند تا ميخواي؟ ميگه: يه
بسته. بعد تركه آروم ميگه: ببخشيد وازلين هم دارين؟ مرده ميگه: بابا اين
كه اشكال نداره، بلند بگو مسئله اي نيست. خوب حالا چقدر ميخواي؟ تركه داد
ميزنه: بـه انــدازه دو دور كــون كــردن!


قزوينيه خيلي بچه باز بوده، فك و فاميل ميگن زنش بديم بلكن درست شه.
خلاصه براش يك زنه خوشگل مي‌گيرند. شب اول كه ميره با خانوم تو حجله، وقتي
لباساشون رو در ميارند، ‌يهو قزوينيه همين جور خشكش مي‌زنه. زنه مي‌پرسه:
چي شده؟ حالت خوبه؟ قزوينيه سرشو تكون ميده، ميگه: بالام جان! اين كوني كه
تو داري، داداشت ديگه چه كوني بايد داشته باشه!



تركه ميره داروخونه ميگه: ببخشيد كاندوم دارين؟ ياروميگه: بله، چه نوعش
رو ميخوايد؟ تركه ميگه: يعني چي؟ يارو ميگه: ببين قربان، كاندوم چندين نوع
داره: مثلا خاردار، روغني، رنگي، ليموئي... تركه گيج ميشه، ميگه: ببين
برادر من اين چيزا رو نمي‌فهمم، خودت يه چيز خوب بده؛ فرض كن خواهرمادر
خودته!
481- يارو با زنش ميره سينما فيلم سوپر ميبينه. وقتي ميان بيرون مرده
بدجوري حشري شده بوده، ‌همون نزديك سينما واميسته كنار خيابون دستشو تكيه
ميده به ديواربه زنش ميگه: يالا ساك بزن! زنه ميگه: بابا زشته تو خيابون كه
نميشه!A يارو همينجور به خودش مي‌پيچيده، ميگه: نه بايد ساك بزني! باز زنه
ميگه: نه بابا نميشه. خلاصه همينجور مرده مي‌گفته بايد ساك بزني و زنه هم
مي‌گفته نميشه كه يهو يه بچه مياد جلو به مرده ميگه: آقا بابام گفت: من
خودم ساك ميزنم، زنم ساك ميزنه، بچه‌هام ساك ميزنند، سر جدت دستت رو از روي
اون زنگ ما بردار!

4- تركه ميره داروخونه ميگه: آقا بي زحمت 99 تا كاندوم بدين! يارو با تعجب
ميگه: بابا ايوالله! چه كمري داري تو! چقدر ميكني، ديگه بيا مارو هم بكن!!
تركه ميگه: باشه سگ خور! 100 تا بده!

467- يك لاشيه سوار ماشين بوده، همينطور كه داشته ميرفته،‌ يهو ميبينه
جلوتر نيرو انتظامي داره ماشين‌ها رو ميگرده. يهو يادش ميفته كه تو كيفش يك
كير مصنوعي داره، از ترسش سريع كيره رو از پنجره پرت ميكنه بيرون. تو
ماشين بغلي دو تا تركه داشتن واسه خودشون مي‌رفتن كه يهو كيره از جلو
ماشينشون رد ميشه. يكيشون به اون يكي ميگه: غضنفر اين چي بود؟! ميگه: فكر
كنم پشه بود! يارو ميگه: اَاااه...! ولي عجب كيري داشت‌ها!
462- تركه نشسته بوده تو تاكسي، همينجوري كه داشتن ميرفتن يه دفعه يك بادي
از جهت نامساعد از يكي از خانماي مسافر در ميره. راننده تاكسي هم از اون
تهرونياي با مرام بوده، ‌زود ميگه: خانمها، آقايون! مي‌بخشيد، من امروز
غذاي باد دار خوردم، دست خودم نبود. تركه قضيه رو ميفهمه، خيلي خوشش مياد.
با خودش ميگه: ‌عجب آدم با مراميه، دمش گرم! خلاصه يكم ميگذره، خانم دوباره
تلنگشون در ميره. رانندهه باز زود ميگه: خانمها، آقايون شرمنده، ‌دست خودم
نبود. تركه با خودش فكر ميكنه: اينجوري نميشه، من جوان آذربايجانم، بايد
غيرت خودمو نشون بدم. ايندفعه كه اين خانم بگوزه، من گردن مي‌گيرم. هرچي
منتظر ميشه ديگه بادي از خانم در نميره، تا اينكه ميرسه به مقصد و بايد
پياده ميشده. همينطور كه داشته پياده ميشده، ميگه: خانمها، آقايون! من از
شما معذرت مي‌خوام، از اين به بعد هروقت اين خانم گوزيد، بدونيد من بودم!
REZA-SAT
REZA-SAT

Posts : 94
Join date : 2012-10-29

Back to top Go down

Archive SMS JOK Empty Re: Archive SMS JOK

Post  REZA-SAT 2/11/2012, 12:30 pm

457- تركه و رشتيه تو جهنم هم ديگه رو ميبينن. رشتيه به تركه ميگه: تو چه
جوري مردي؟ تركه ميگه: والله من از سرما مردم، تو چه جوري مردي؟ رشتيه
ميگه: ‌من از تعجب‌ مردم! تركه ميگه: يعني چي؟ چطوري از تعجب مردي؟! رشتيه
ميگه: والله من رفتم خونه، ديدم خانم لخت خوابيده رو تخت، زير تخت رونگاه
كردم هيچكي نبود، تو كمد رو نگاه كردم،‌كسي نبود، تو حموم، تو انباري، ‌تو
دستشويي، خلاصه همه جا رو نگاه كردم ولي هيچكي نبود. منم از تعجب سكته كردم
مردم! تركه ميگه: خاك بر سرت! تو فريزر رو هم نگاه ميكردي، نه تواز تعجب
ميمردي، نه من از سرما!

456- دو تا دانشجو پزشكي داشتن تو خيابون ميرفتن، مي‌بينند جلوشون يه يارو
داره گشاد گشاد راه ميره. يكيشون ميگه: اين بابا بواسير داره. ‌اون يكي
ميگه: نه اين آپانديسشو عمل كرده. خلاصه هي با هم بحث ميكنن ولي به هيچ
نتيجه اي نميرسن، ميگن بريم از خودش بپرسيم. ميرن به يارو ميگن: آقا
ببخشيد، ما ديديم شما اينجوري راه ميرين، با هم شرط بندي كرديم،‌ من ميگم
شما آپانديستون رو عمل كردين ولي رفيقم ميگه شما بواسير دارين. يارو ميگه:
والله هرسه تامون اشتباه كرديم! منم اول فكرمي‌كردم گوزه، ولي نامرد، ان
بود!


تركه ميره دكتر، ميگه: آقاي دكتر اين بواسير من خيلي اذيت ميكنه. دكتره
ميگه: لباساتو دربيار، برو دمر بخواب رو اون تخت، ببينيم مشكلت چيه. خلاصه
يارو تركه كون‌لخت دمر ميخوابه، دكتره هم يك دستكش اساسي دستش ميكنه، نوك
انگشتش رو ميكنه به ماتحت تركه، ميپرسه: اينجا درد ميكنه؟ تركه ميگه: نه
آقاي دكتر، يكم جلوتر. دكتره دستشو تا مچ ميكنه تو، ميپرسه: اينجا؟ تركه
عرق ريزان ميگه: آااي.. نه آقاي دكتر، يكم جلوتره. دكتره دستشو تا آرنج فرو
ميكنه تو، ميپرسه: اينجا؟ تركه اشك ريزان ميگه: آاااي.. نه آقاي دكتر..
اوووخ.. جلو تره.. دكتره شاكي ميشه، دستشو تا كتف فرو ميكنه تو، ميپرسه:
اينجاست؟! تركه نعره زنان ميگه: آاااي .. آره... آآ.. همينجاست! دكتره اخم
ميكنه، دستشو ميكشه بيرون، ميره جلو دستشويي صابونو بر ميداره، ميگه:
عزيزجان، شما لوزه‌ت چرك كرده!

دو تا زن جوون تو حموم عمومي باهم بودن، اولي به دومي (با لهجه شيرازي)
ميگه: قربونت او ليفوره بده من. يارو دومي بهش ميده. بعد چند دقيقه، دوباره
اولي ميگه: قربونت او سفدآبورم بده من. دومي سفيدآب‌ رو هم بهش ميده. بعد
دومي ميپرسه: ببخشيد خانم شما شيرازي نيستيد؟ اولي ميگه: اِاِاا... از لهجه
شيرينم فميدي؟ يارو ميگه: نه از كون گشادت فهميدم!

- يارو پيرمرده ميره دكتر، دكتره (علاوه بر نيم كيلو قرص و آمپول) براش
آزمايش اسپرم مينويسه. پيرمرده ميپرسه: دكتر جون، جريان اين آزمايش اسپرم
چيه؟ دكتره ميگه: چيزي نيست پدرجان، شما اين شيشه رو بگير ببر خونه، شب يك
حالي به خودت بده، نتيجه رو بريز تو اين شيشه. خلاصه پيرمرده شيشه رو
ميگيره ميره خونه، فردا برميگرده مطب، دكتره ميبينه شيشه همچنان خاليه.
ميپرسه: چي شد پدرجان، اين شيشه كه خاليه؟ پيرمرده ميگه: نشد دكترجان..
نشد! دكتره ميپرسه: يعني چي نشد؟ پيرمرده ميگه: والله من ديروز رفتم خونه،
اول با دست راست امتحان كردم، ...نشد. بعد با دست چپ امتحان كردم، بازم
نشد. بعد با دو دست... نشد كه نشد! خانم روصدا كردم، خانم با دست چپ امتحان
كرد، نشد. با دست راست امتحان كرد، نشد. حتي با دهن امتحان كرد، باز هم
نشد! خلاصه كبري خانم زن همسايه رو صدا كرديم، ايشون با هر دو دست امتحان
كردن، نشد... حتي گذاشتش لاي زانوش... نشد كه نشد! دكتره كف ميكنه، ميگه:
خانم همسايه رو هم صدا كردين؟! پيرمردaه ميگه: بــعــلــه دكتر جون، خلاصه
كه هرچي چندنفري زور زديم، در اين شيشه صاب‌مرده باز نشد كه نشد!

زن تركه ميميره. مراسم خطمش تركه بد دمق نشسته بوده يك گوشه و هي كلشو
تكون ميداده، با خودش ميگفته: عجب! ...اي بابا... مگه ميشه؟! ملت ميان
دلداريش بدن، ميگن: خوب بالاخره مرگ حقه و همه رفتنييم و ازينجور كس‌شعرا!
تركه ميگه: نه آخه شما نميدونيد. والله ما خوابيده بوديم، لب من رو لبش
بود، كيرم تو كسش بود، انگشتمم تو كونش بود... ايلده من نميفهمم اين جونش
از كجاش در رفت؟!

اصفهانيه ميره خونه يزديه و قرار ميگذارند يك حالي باهم بكنند. خلاصه اول
اصفهانيه ميره رو كار و يك ربع حال مبسوطي ميكنه. كارش كه تموم ميشه، يزديه
ميگه: خوب حالا نوبت منه. اصفهانيه هم مرام و معرفت رو بيخيال ميشه و
شلوارو ميكشه بالا و ميزنه به چاك. يزديه شاكي ميشه، ميره دم در داد ميزنه:
اي الهي اون يتا كوني كه كردي حرومت باشه!

عربه دستاشو گذاشته بوده پشت گردنش، داشته ميشاشيده. ملت ميان ميپرسن:
بابا اين چه وضع شاشيدنه؟! عربه ميگه: ولك دكتر گفته چيز سنگين بلند نكنم!

يه پسر خوشگل رفت قزوين و پولش افتاد روي زمين. چون از وضعيت خبر داشت،
جرات نمي‌كرد دولا بشه و پول رو برداره. يه پيرمرد از راه رسيد و به پسره
گفت: پسرم مشكلت چيه؟ پسره داستان رو تعريف كرد. پيرمرده گفت: پسرم، اين
حرفها مال قديم قديمهاست! پسره خوشحال، دولا شد كه پول رو برداره كه يه
دفعه پيرمرده يه انگشت درست و حسابي حواله پسره كرد...! پسره با تعجب گفت:
تو كه گفتي اين كار مال قديمهاست؟ پيرمرده گفت: پسرم من هم مال قديمم ديگه!


يه شب تو كلانتري، افسر نگهبان و استوار حوصله‌شون سر رفته بود. افسره گفت:
پاشو برو يكي رو الكي بگير بيار يه كم سر كارش بزاريم. استواره ميره و يه
تركه رو مي‌گيره. افسر نگهبان ميگه: اين مرتيكه چيكار كرده؟ استوار ميگه:
جناب سروان، تو قهوه‌خونه با كيرش داشت چايي هم مي‌زد. تركه مي‌گه: جناب
سروان، به خدا دروغ مي‌گه، اولا مگه من خرم كه با كيرم چايي داغ رو هم
بزنم؟ دوما چيز من گنده است و تو استكان نميره! سوما اگه باور نمي‌كنيد، يه
ليس از كيرم بزنيد، اگه شيرين بود منو بندازين زندان
!
يه روز يه قزويني به زنش ميگه: من بچه ميخوام. زنش طلاقش ميده!

يه زن 50 ساله كه چهار بار شوهر كرده بود رفت پيش دكتر و دكتر پس از
معاينه گفت: اين غير ممكن است كه شما چهار بار ازدواج كرده باشيد و هنوز
دختر باشيد. زنه گفت: آقاي دكتر، شوهر اولم قزويني بود... شوهر دومم رشتي
بود و بخار نداشت... شوهر سومم هم اصفهاني بود و مي‌گفت: حيفست... شوهر
چهارمم هم ترك بود و با غيرت و مي‌گفت: يعني چه؟ مگه آدم با ناموس خودش هم
از اين كارها مي‌كنه!

زن يه قزويني ميره پيش دكتر و مي‌گه: آقاي دكتر، خسته شدم، شوهرم هميشه از
عقب مي‌كنه! دكتره ميگه: ايندفعه بهش بگو حامله هستم و از عقب نمي‌شه. زنه
ميگه: واي آقاي دكتر، اونقوت اصلا ديگه نمي‌كنه. دكتره ميگه: تو بگو،
كاريت نباشه. شب زنه به قزوينيه ميگه: از عقب نمي‌شه، من حامله‌ام. قزوينيه
هم ميگه: خوب از جلو مي‌كنم. بعد از نيم ساعت قزوينيه شاكي مي‌شه و مي‌گه:
بالام جان، پس اين كون بچه كو؟!

يه زن رشتي شكمش درد ميكرد و رفت دكتر. دكتر گفت: لطفا برويد در آن اتاق
لخت شويد. بعد دكتره رفت براي معاينه و ديد كه زنه با لباس نشسته روي تخت و
لخت نشده. دكتره گفت: خانم عرض كردم كه لخت شويد. زن رشتي گفت: آقاي
دكتر... اين دفعه اوله، من خجالت مي‌كشم. اين دفعه رو اول شما لخت بشيد!


يه روز يه تركه يه دختره رو مي‌كنه و دختره هم حامله مي‌شه. دختره
ناراحت مي‌شه و مي‌گه: بايد بيايي و منو بگيري. تركه مي‌گه: حالا بايد
چيكار كنم؟ دختره مي‌گه: بايد بياي خواستگاري. خلاصه تركه ميره خواستگاري و
ننه باباي دختره ميگن: ما بايد خوب فكر كنيم و بعد به شما جواب مي‌دهيم.
بعد از يه هفته تركه براي جواب ميره. بابا دختره ميگه: ما با بزرگان و
ريش‌سفيدهاي فاميل مشورت كرديم و نتيجه گرفتيم كه: حاضريم بچه حرومزاده
داشته باشيم ولي داماد ترك نداشته باشيم!

يه دختر با دوست پسرش قرار داشت. باباي دختره به دخترش گفت: دخترم اگه
پسره خواست به لاي پات دست بزنه بگو كه اونجا تنوره و دستت ميسوزه! دختره
با پسره رفتن بيرون و برگشتن. باباي دختره پرسيد: چي شد؟ دختره گفت: بابا
خواست به لاپام دست بزنه، گفتم تنوره، اونهم گفت چه خوب! من يه سوسيس دارم.
سوسيس رو گذاشت لاي پام، بعد هم گذاشت تو دهنم تا ببينم كه سوسيس پخته يا
نه!

يه روز يه پسره به باباش ميگه: باباجون، امروز من براي اولين بار سكس
كردم. باباش خوشحال مي‌شه و مي‌گه: دمت گرم، كارت خيلي درسته، انصافا كه
ثابت كردي پسر خودم هستي. حالا بشين و مفصل برام جريان رو تعريف كن! پسره
ميگه: بابا جون، نميتونم بشينم، هنوز كونم درد ميكنه!


يه روز يه تركه هوس خانوم بازي مي‌كنه. مياد توي خيابون و خلاصه بعد از
كمي اينور و اونور رفتن مي‌بينه يه زن تنها داره توي پياده‌رو ميره، از
قضا يارو جنده بوده. ميره پيشش و ميگه: خانوم... كجا ميري؟ زنه هيچي
نمي‌گه! تركه دوباره مي‌پرسه: عشق من... كجا ميري؟ بازم زنه هيچي نمي‌گه!
تركه هم گير سه پيچ ميده و دوباره مي‌گه: روح من... كجا ميري؟ يهو زنه شاكي
مي‌شه و مي‌گه: روحتو گاييدن... داره ميره دوش بگيره...!؟



به قزوينيه ميگن: آدرس سايتتو بده. ميگه: دمرو، دمرو، دمرو، دات كون، دات كان!


يه بار تركه ميره دستشويي و در ميزنه. يه عربه ميگه: اهم... تركه
مي‌گه: حالا اسمت چيه؟ عربه ميگه: محمد حسن خليل. تركه مي‌گه: اي
پدرسوخته‌ها، سه تايي رفتين توالت؟!


يه روز تركه تو يه جمعي نشسته بوده كه هيچكس تحويلش نمي‌گرفته. همه با
هم مشغول صحبت بودند. با خودش ميگه: چيكار كنم، چيكار نكنم. يه دفعه
ميگوزه، همه ساكت ميشند بعد ميگه: والا...!؟

يه روز مادر دوست صميمي تركه ميميره. بهش ميگن: تو برو يه جوري بهش بگو كه
زياد ناراحت نشه. ميره ميگه: ببين، يه شتري بوده... در خونه همه
مي‌خوابه... ايندفعه رو ما در تو خوابيده...!


چند تا قزويني داشتن ميدويدن به طرف تهران. يكي مي‌پرسه: چيه؟ كجا
ميرين؟ يكيشون ميگه: مگه خبر نداري ببم جان؟ تو تهران كنگره است، داريم
ميريم گره‌هاشو باز كنيم!

سه تا ترك با هم مي‌خواستن حكم بازي كنند. يه نفر كم داشتن. يكيشون ميره
دم پنجره مي‌بينه غضنفر پايين وايستاده و دستش هم توي جيبشه. ميگه: آهاي
غضنفر... بازي مي‌كني؟ غضنفر ميگه: نه دارم مي‌خارونمش!؟
REZA-SAT
REZA-SAT

Posts : 94
Join date : 2012-10-29

Back to top Go down

Archive SMS JOK Empty Re: Archive SMS JOK

Post  REZA-SAT 2/11/2012, 12:33 pm

قزوينيه زنگ در خونشو پايين در نصب مي‌كنه!



قزوينيه واسه جانمازش آينه بغل مي‌گذاره!



قزوينيه دم مرگ وصيت مي‌كنه كه توي يه پارك، زير سرسره دفنش كنن!



يكي دوستشو بعد از مدتها تو خيابون مي‌بينه و ميگه: راسته كه ميگن ازدواج كردي؟ ميگه: اگه راست نبود كه ازدواج نمي‌كردم!



آقا معلم به شاگردش مي‌گه: بگو ببينم 4+6 چند مي‌شه؟ شاگرد فوري دستاش رو
مي‌آره جلو و مي‌خواد با انگشتاش بشمره اما آقاي معلم مي‌گه: دستات رو بكن
تو جيبت! شاگرد دستاش رو مي‌كنه تو جيب و بعد از چند لحظه با خوشحالي
مي‌گه: آقا مي‌شه 11 تا!؟


يه روز يه تركه روي ديوار مي‌نويسه: «زنده باد كير»! ميگن: آقا اين چرت و
پرت‌ها چيه رو ديوار نوشتي، بده، زشته؟ مي‌گه: به سه دليل. اول اينكه «سرش
را در راه اسلام داده». دوم اينكه «انسان سازه» و سوم اينكه «در مقابل
بي‌حجابي قد علم مي‌كنه»!



قزوينيه ميميره. تا چند هفته بعد مرگش، زنش هر روز ميرفته سر قبرش و در حين
گريه و زاري هي ماتحت مباركش رو ميمالونده به قبر يارو! ملت بهش ميگن:
بابا اين چه كاريه ميكني؟! قباحت داره! زنه ميزنه زير گريه، ميگه: خدا
بيامرزدش، هميشه ميگفت: بالام‌جان اين كان مرده رو زنده مي كنه!

-

رشتيه ميره دكتر، ميگه آقاي دكتر من ديروز رفتم خانه... دكتره ميگه: خب؟
هيچي قربان تو بشم، من يه چايي خوردم... خب... ديدم خانم صدايي ازش
نيست... يه چايي خوردم.. ديدم لباسهاي خانم وسط اتاق ولوه.. خوب؟ هيچ چي
دكتر جان، خيلي شك كردم، يه چايي خوردم... خب؟ خب به جمالت دكتر جان، آمدم
ديدم خانم با يه آقاي غريبه رو تخت خوابيدن... تو چي كار كردي؟ من ولله
خيلي عصباني شدم، يه چايي خوردم... بعد... بعد هيچي، خانم با اون آقا
كارشون وخيم شد... تو چي كار كردي؟ سر ضرب يه چايي خوردم... خوب؟ جانم
براتون بگه رفتم ديدم خانم با آقا داخل همديگه شدن... خب عزيزم تو چيكار
كردي؟ خب دكتر جان بلافاصله آمدم خدمت شما ببينم اين همه چايي كه من خوردم
ضرر نداره؟!



يه شب تهرونيه ميشينه با زنش فيلم سوپر مي‌بينه. خلاصه كلي حشري مي‌شه و
به زنش ميگه: الله و بالله بايد برام ساك بزني! هرچي زنه ميگه: بابا اين
كثافت كاريا چيه... من حالم بهم ميخوره، به خرج يارو نميره و هي از آقا
اصرار و از خانم انكار، تا بالاخره زنه كم‌كم راضي مي‌شه و با عشوه به مرده
ميگه: عزيزم به شرط اينكه سر كيرت يكم خامه و عسل بمالي، كه بد مزه نباشه.
تهرونيه ميگه: بيلاخ! اگه اينجوري بود كه خودم مي‌خوردمش!



تركه ميره پيش يك دكتر تهروني، ميگه: آقاي دكتر، از وقتي كه به سن پنجاه
سالگي رسيدم ديگه روزي سه دفعه بيشتر نمي تونم كس بكنم! دكتره شاكي ميشه،
ميگه: ببينم تو اومدي دكتر يا اومدي كونِ منو بسوزوني؟!



تركه داشته تو خيابون ميرفته، يه انگليسيه ازش ميپرسه:Sorry, do you know
what time it is? تركه هم که تو انگليسي بيلمزِ بيلمز بوده، برميگرده ميگه:
ايلده من كه نفهميدم چي گفتي، ولي محض احتياط، کس ننه خوار كسده‌ت!

تركه با دوست‌دخترش رفته بوده پارك. همينطور كه دست همو گرفته بودن و راه
ميرفتن، دختره حالي به حالي ميشه، يك چشمك به تركه ميزنه، ميگه: قاسم جون،
بريم اون پشت مشتها ازون كار بدا بكنيم؟! تركه ميگه: آي گفتي عزيزم...
اتفاقاً منم بدجور شاش دارم!



پرستاره از اتاق زايمان مياد بيرون و به عربه ميگه: تبريك مي‌گم، زن شما يه كير سه كيلويي زاييده كه يه بچه 100 گرمي بهش وصله!



یارورو میخواستن اعدام کنن. میگن حرف آخر؟




میگه:ک.س ننه کسی که بزنه زیر این چار پایه.



بچهه زنگ میزنه 110 میگه: پدر و مادرم 2 ساعته حمامند در نمیان پليس,
میگه: ازسوراخ ببین زنده اند؟ ميگه: مادرم مرده ولی كون پدرم هنوز تكان
میخوره.!



يه زن كاتوليك بسيار مومن، از شوهر اولش 17 تا بچه داشته. شوهر اول كه
ميميره، با يه مرد ديگه ازدواج مي‌كنه. وقتي سر شوهر دومي رو هم مي‌خوره،
تعداد بچه‌هاش به 24 تا رسيده بوده! چند وقت بعد از فوت شوهر دوميه، خودشم
بالاخره شر رو كم مي‌كنه!وقتي كه جسدش رو تو كليسا گذاشته بودن و مراسم
اجرا مي‌كردن، پدر روحاني يه نگاهي به جمعيت ميندازه و مي‌گه: بالاخره به
هم رسيدن!



يكي از ميون جمعيت مي‌پرسه: منظورتون اينه كه به شوهر اولش رسيد يا دوميش؟



پدر روحاني مي‌گه: هيچ كدوم بابا، لنگاشو مي‌گم!



زنان با برقراری رابطه جنسی ميخواهند به عشق برسند.

اما مردان با عشق ورزی ميخواهند به رابطه جنسی برسند.



یارو ميره خونه، ميبينه زنش يه ساعت طلا دستشه،‌ ميگه:‌ خانم جان، اينو از كجا اوردي؟! زنه ميگه: يه ساعت دادم يه ساعت گرفتم!



از یه زنه ميپرسن: ‌نظر شما راجع به شوهرتون چيه؟ ميگه: باور کنید اين
شوهر من مثل موبايل ميمونه!‌ ميپرسن: آخه چه ربطي داره؟! زنه ميگه: صبح تا
شب كه در دسترس نيست، شبم كه آنتن نميده!



چرا مهمانداران هواپيما رو از زنهاي خوشگل انتخاب ميكنن؟! كه هواپيما زودتر بلند شه!!!



از یه خانمه ميپرسن: شما موقع عشقبازي با شوهرتون صحبت ميكنيد؟ ميگه: اگه به گوشیم زنگ بزنه، خوب آره!!!



یک دختر و پسر باهم داشتن قایم باشک بازی می کردن.


دختره به پسره میگه: من قایم میشم، اگه منو پیدا کردی بغلم کن و بوسم کن، اگر هم پیدا نکردی من زیر راه پله هام!!!









می دونی س.ک.س واسه پیر مردها مثل چیه؟ مثل اینه که بخواد با طناب بیلیارد بازی کنه!!!

یكی آزمايش ايدز ميده، جواب مثبت بوده، ميگه: عجب دوره و زمونه‌اي شده، آدم به دستاي خودش هم نميتونه اعتماد كنه!


حوش غیرت به دوستش ميگه يه جايي سراغ دارم اگه بريم شام ميدن ترياك ميدن
بكشيم مشروب ميدن بخوريم كلي هم حال ميدن حموم مجاني داره و آخر سر هم
5000 تومن پول ميدن دوستش ميگه كجا ؟ حوش غیرت ميگه من خودم نرفتم زنم رفته
!!!!!!!



ببم جان می میره ، روحش به سمت سوراخ لایه اوزون پرواز می کنه !



قزوینیه می ره پیش روانپزشک می پرسه ببخشید این کودک درونی که می گن کجاست؟



ساعت اگه بخوابه ضدحاله ولى دختر اگه بخوابه آخر حاله



فرق بین استرس - ترس-وحشت:



وقتی استرس داری که می فهمی زنت حاملست

وقتی می ترسی که می فهمی دوست دخترت حاملست وقتی وحشت می کنی که می فهمی

هر دو تا شون حاملن





عشق ۶ مرحله داره : ۱: دیدار ۲: قرار ۳: بذار ۴: فشار ۵: درآر ۶: فرار ... به امید دیدار!



قزوينه به زنش ميگه بيا حرفاي عاشقونه بزنيم . خانومش ميگه باشه اول تو شروع كن.......قزوينيه: داداشت خوبه عزيزم؟



یه مرده داشته میمرده به پسرش میگه مردم بگو ایدز داشتم!
پسره میگه چرا؟


مرده میگه : هم بیماری با کلاسیه " هم بعد از من کسی ننتو نمیگیره...!!!


راننده تاکسی : خانوم شما سومین زن حامله ایی هستی که امشب رسوندم فرودگاه!

زن : اما من که حامله نیستم!؟!


راننده : ما هنوز به فرودگاه نرسیدیماااااا...!!!


معلم : میخواین چیکاره بشبن ؟

علی : میخوام خلبان بشم...


مریم : میخوام دکتر بشم...
سارا : میخوام یه مادر خوب بشم...!!!


حامد : میخوام به سارا کمک کنم....!!!!!!
REZA-SAT
REZA-SAT

Posts : 94
Join date : 2012-10-29

Back to top Go down

Archive SMS JOK Empty Re: Archive SMS JOK

Post  REZA-SAT 2/11/2012, 12:48 pm

شرمندگي 2
اميدوارم امشب در عميق‌ترين لحظه خوابت احساس كني كه جيش داري!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تركه ريش بزي ميزاره، همه بزها براي اعتراض ميرن جلوي سفارت تحصن مي‌كنن
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رشتيه ميره عسلويه كار كنه، زنش ماهي 2 ميليون براش مي‌فرسته
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بر اساس تحقيقات علمي يك زيست‌شناس قزويني، «کون» در زمانهاي قديم يك تكه بوده ولي
به علت شيريني زياد قاچ خورده و دو تكه شده!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــaـــ
به بنیامین( خواننده) می گن :چه جوری جق می زنی ؟میگه چشمامو رو هم میزارمو ، تو رو
به یادم میارمو
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امام جمعه رشت: انرژي هسته‌اي مسئله ناموسي نيست كه بتوان به راحتي از آن گذشت.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شرمندگي 1
تركه زنگ ميزنه فلسطين ميگه: اونجا فلسطينه؟ ميگن: آره، تركه ميگه: پس غلط مي‌كنين
ميگين: فلسطين اشغاله!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تعارف ... به آلت رجليت!: خدا از كلفتي كمتون نكنه، بزرگي از خودتونه، ما كه سينه
چاكتيم، اينطوري كه بده دم در سر پا وايسادين، سرده، بفرمايين تو گرم بشين!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مگسه ميشينه رو باسن گاوه، گاوه ميگه: مااااااا، مگسه ميگه: جون، دردت اومد؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
يه مارمولكه ميره مشهد ميشه: «مش‌مولك»، ميره مكه ميشه: «حاج‌مولك»، ميره
شاه‌عبدالعظيم ميشه: «شامبولك»، ميره قم ميشه: «قمبولك»، ميره قزوين ميشه:
«انگولك»!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ده درصد دلم تنگه، بيست درصد يادتم، سي درصد ميخوامت، چهل درصد بيقرارم، پنجاه درصد
دل نگرانم، شصت درصد حواسم بهته، هفتاد درصد ديوونتم، هشتاد درصد نوكرتم، نود درصد
دوست دارم، صد درصد سر كاري!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
يك نصيحت دوستانه: مثل چ... (باد بي صدا): آرام باش، مثل گ... (باد صدا دار): پر
هياهو، مثل مدفوع: پر محتوا، مثل ادرار: يك رنگ، مثل شورت: رازدار و مثل آفتابه:
زرنگ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به دريا بنگرم، دريا تو بينم. به صحرا بنگرم، صحرا تو بينم. نميدونم چه كس بر عينكم
ريد، كه هر جا بنگرم آنجا تو ‌‍(را) بينم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از افرادي كه اس‌ام‌اس جديد ندارند، کون هم قبول ميشود
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آخرين بيلبوردهاي تبليغاتي شهر رشت: مادرم، دو پدر كافيه!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امروز روز ارسال اس‌ام‌اس به مزخرف‌ترين دوست دنياست، تو هم مثل من اين اس‌ام‌اس رو
به مزخرف‌ترين دوستت بفرست
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پليس راه اردبيل اعلام كرد: به علت بارندگي شديد و يخبندان در راههاي اين استان،
ماشينهايي كه زنجير ندارند ميتونند سينه بزنند...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعار جديد قزوينيا: كاريكاتوريست دانمارك، حق مسلم ماست
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به پيرمرده ميگن: خدا به راهراست هدايتت كنه. جواب ميده: خدا راستش كنه، خودم
هدايتش مي كنم!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تركه سي‌دي سينه‌زني ميخره، ميزنه بره آخرش ببينه شام ميدن يا نه؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زانتيا 82، رنگ مشكي، به شماره 427ن75 بدون رنگ با چهار حلقه رينگ اسپورت و لاستيك
پهن، سيستم صوتي كامل همراه با ساب ووفر و پنل ال‌سي‌دي و 10 ماه بيمه كامل شخص
ثالث، بره تو کونت.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ديشب خوابتو ديدم، با يه لباس خوشگل نارنجي اومدي در خونه‌مون، هر چي گفتم بيا تو،
نيومدي! گفتي كار دارم، برو آشغالاتو وردار بيار!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سه تا «آلت رجليت!» از آزمايشگاه فرار مي‌كنند اولي ميره شهربازي، دومي ميره سينما،
سومي ميره تو باسن هر كي كه اين اس‌ام‌اس رو ميخونه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
طبق آخرين تحقيقات معلوم شده كه افراد کودن از انگشت شصتشان براي ديدن و چك
كردن اس‌ام‌اس استفاده مي‌كنند (انگشتتو بر ندار ديگه! ديره)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تو دياري كه لاك پشت پرواز ميكنه، گل عاشق ميشه، طوطي حرف ميزنه، الاغ آواز ميخونه،
ماهي گريه ميكنه، چه اشكالي داره كه ميمون اس‌ام‌اس بخونه؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قانون سيزده نيوتن: اگه با سرعت نور كله معلق بزني ميتوني سوراخ باسن خودت رو ماچ
كني.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعار دختران ايراني: كلاهك هسته‌اي، حق مسلم ماست
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ساعت دو بامداد امشب قراره همه عقب‌مونده‌ها برن پيش خدا شفا بگيرن، يادت باشه جا
نموني
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اگه پرنده پرواز از یادش بره،اگه شیرین فرهاد رو یادش بره،اگه ماهی دریا رو یادش
بره،من پول اس ام اس هایی که برای تو دادم رو هیچوقت یادم نمیره!!!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به تركه ميگن: «راحت باش»، يه دفعه يه باد صدادار از خودش در ميكنه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امام جمعه قزوين: من ورزش نمي‌كنم ولي ورزشكاران را چرا
____________________
اي كاش گل آفتابگرداني بودم تا با نور وجودت جوانه ميزدم و با گرماي عشقت رشد
مي‌كردم تا تو تخمم را بخوري
____________________
به‎ ‎تركه ميگن: @ يعني چي؟ ميگه: اي دورت بگردم
____________________
آرايشگرا قشنگ مي‌كنن، دكترا خوب مي‌كنن، مكانيكا درست مي‌كنن، آشپزا سير مي‌كنن
و... تو پيش كدومشون ميري؟
____________________
یه روز یه بچه به بابا نو ئل مسیج می زنه و میگه: Send me a Little Brother بابا
بابانوئل هم براش در جواب ميزنه: Send me Your Mother
____________________
ترکه يه باد صدادار ازش در ميره و میمیره، رو قبرش مینویسن: بادی آمد و گلی پرپر شد
____________________
قزوينيه كنار زمين فوتبال خوابيده بوده، بهش ميگن: پاشو برو تو زمين، بازي شروع
شده. ميگه: من برانكاردم
____________________
يه عربه زياد نخود ميخوره، سرطان گوز مي‌گيره
____________________
جهان بيش از ۶ ميليارد نفر جمعيت داره، يكي نيست به من احمق بگه: چرا واسه تو مسيج
مي‌فرستم؟
____________________
چمن زير پاتيم، حالا يه وقت خر نشي بخوريمون
____________________
يه مورچه عاشق دختر همسايه ميشه، بعد از يك هفته مي‌فهمه كه چايي خشك بوده
____________________
گرگه ميره در خونه شنگول و منگول در ميزنه، مادره ميگه: بچه‌ها نيستن، بيا تو
____________________
چمن زير پاتيم، حالا يه وقت خر نشي بخوريمون
____________________
تركه تو محوطه دانشگاه ميخوره زمين مشروط ميشه
____________________
به يه تركه يه كلت ميدن ميگن: اين خر رو بكش! تركه ميگه: اصلا، من و برادر كشي؟
____________________
دانشمندان ثابت كرده‌اند كساني كه موقع ریدن فكر مي‌كنند، موقع فكر كردن می رینن
____________________
به علي دايي مي‌گن با وكيل جمله بساز:
مي‌گه: من ديروز به حمام رفتم و كيلم را شستم!
____________________
پسورد را وارد كن و وارد قلبم شو:

********

اِ
اِ
اِ
.
.
.
.
.
.
اِ،بيا بيرون، رمز اشتباه بود، رفتي تو كونم!
____________________

مگسه از زنش لب مي‌گيره، مي‌گه عزيزم مزه لباي تو برام از هر عني شيرينتره!
____________________
فرق كون دادن با رو دادن:
• اگه كون بدي يه شب مي‌كننت!
• اگه رو بدي، هر شب مي‌كننت!
____________________
به رشتيه با SMS خبر مي‌دن كه: زنتو دارن مي‌كنن!
اونم جواب مي‌ده: كون لق كسي كه SMSتكراري مي‌ده!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قزوينيه مي‌ميره! روحش مي‌ره تو سوراخ لايه ازون گير مي‌كنه!
____________________
سلام!خوبي؟
هرچي تماس گرفتم موبايلت جواب نداد!
اگه تلفن ثابت دم دستته، بكن كونت!!!
____________________
يه ضرب‌المثل تبتي مي‌گه: "Estad At Tenuk Ot Marik"
يعني: تو واسم عزيزتريني!
اما جالب اينكه: اگه اونو از آخر به اول‌هم بخوني بازم همين معني رو مي‌ده!
____________________
فرهنگ لغت دخترها:
1. خستمه = حوصله دادن ندارم!
2. مي‌خوام دراز بكشم = بيا بكن توش!
3. از نظر احساسي ضعيفي = منو كم مي‌كني!
4. همه‌چي S-E-X نيست = خرجم كن!
5. حوصلم سر رفته = سير كه كرديم، ببر بگردونم!
6. دوست دارم = خرشو، خرشو،(نوعي تلقين است!)
___________________
قانون 12 نيوتن مي‌گه: وقتي مي‌ري دستشويي منتظر جاذبه زمين نباش! زور بزن!!!
____________________
زنه مي‌ره پيش دكتر و مي‌گه: اقاي دكتر بعضي وقتا انقدر سينه‌هام درد مي‌گيره كه
دلم مي‌خواد بكنمشون، بندازم جلوي گربه!!!
دكتره مي‌گه: ميو،ميو،ميو،...
____________________
به تركه مي‌گن شماره پات چنده؟
مي‌گه: 442!
مي‌گن: چه‌خبره؟
مي‌گه: اِ...ه، مگه يه شماره اولش اضافه نشده؟
____________________
تركه زنش حامله بوده، مي‌بردش سونوگرافي!
دكتر مي‌گه: پسره!
تركه مي‌گه: بپرس اسمش چيه!!!؟
____________________
آدما 2 دسته هسنن:
يه دسته كه روشون مگس مي‌شينه و يه دسته كه مگس نمي‌شينه!
دسته اول گوه هستن و دسته دوم كه هيچ گوهي نيستن!
تو از كدوم دسته هستي؟
____________________
سوال:
خانمي امروز 22 سال سن دارد، 4 سال بعد سن خانم 8 برابر سن بچه‌اش مي‌باشد! پدر اين
بچه اكنون كجاست؟

جواب:
اگر سن بچه X باشد داريم:
22+4=8(X+4)
پس:
26=8X + 32
پس:
-6=8X
پس:
X=-0.75سال
برابر:
-9ماه
يعني بچه 9ماه ديگر بدنيا مي‌آيد

***پدر اكنون روي خانم است***
____________________

امروز روز جهاني پوكي استخوان است! كله‌پوك، روزت مبارك!!!

اگر مايل به كون دادن هستيد به نكته زير توجه كنيد:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ديدي حالا كونت مي‌خاره!!!!!!!!!!!!!!!
____________________
رفسنجاني:
امام مرد، گفتند كار منه!
احمدآقا، مرد، گفتند كار منه!
از همين حالا بگم، احمدي‌نژاد سرطان داره!!!
____________________
به تركه مي‌گن 4تا حيوان نام ببر كه با خ شروع مي‌شه:
مي‌گه:
1. خر
2. خودم
3. خواهرم
4. خدابيامرز پدرم!!!
____________________
مردم مي‌گن: 1 ساعت يعني 60 دقيقه و 1 دقيقه يعني 60 ثانيه!
اما كسي نگفته بود 1 ثانيه بي‌تو يعني 60 سال!!!
____________________
ديگه بسه تشنگي بدون آب
خوردن فريب و نيرنگ سراب
واسه هركي دل من تنگ مي‌شه
تا مي‌فهمه دلش از سنگ مي‌شه!!!
____________________
پرسيد: مرا دوست داري يا زندگي را؟
گفتم: زندگي را!
گذاشت و رفت، ولي ندانست كه او زندگي من بود!!!
____________________
هر وقت تونستي پرواز ماهي رو ببيني!
هر وقت تونستي اشك سنگ رو ببيني!
هر وقت تونستي به آتش بوسه بزني!
بدون كه فراموشت كردم!!!!
______________________________________________________
(به مناسبت ولنتاين)
• اگر بهترين دوستم نيستي، لااقل بهترين دشمنم باش
• اگر بهترين غمخوارم نيستي، لااقل بهترين غمم باش
• هرچي هستي باش، فقط بهترين باش؛
• چون هميشه در خاطراتم مي‌موني!!!، پس در بهترين خاطراتم، بهترين باش
__________________
• مي‌دوني چرا سوراخ عقب دخترا پرده نداره؟
• چون، خدا گر ز حكمت ببندد دري، ز رحمت گشايد در ديگري!!!
___________________
• به يه جانباز 1% مي‌گن چي‌شد جانباز شدي؟
• مي‌گه: توي سنگر نشسته بوديم، خمپاره زدن؛ پشمام ريخت!!!
___________________
وصيت صدام:
1. ريشامو بدين به رفسنجاني
2. دستامو بدين به خامنه‌اي
3. تخمامو بدين به خاتمي
4. كيرمو بكنين تو كون اون كسي كه SMSتكراري مي‌ده!!!
____________________
سه چيز توي دنيا خيلي بده:
1. كندن گل از گلستون
2. ريدن تو قبرستون
3. ديدن سوتين بدون پستون
____________________
مي‌دوني دخترا موقغ SEX به چي‌ فكر مي‌كنن؟
• 3% به SEX
• 5% به عشق
• 7% به Baby
• 85% هم سعي مي‌كنن نشون بدن دفعه اولشونه!!!!
______________________
تركه: آفاي دكتر من 100سال عمر مي‌كنم؟
دكتر: سيگار مي‌كشي؟
تركه: نه!
دكتر:عرق؟
تركه: نه!
دكتر: خانوم بازي؟
تركه: نه!
دكتر: پس 100سال عمر مي‌خواي كه چه گهي بخوري؟!!!
______________________
تركه داشته فيلم‌سوپر نگاه مي‌كرده!
بهش مي‌گن: نگاه نكن، سنگ مي‌شي!!!
مي‌گه: آره، داره از دولم شروع مي‌شه!!!
_____________________
شباهت گوز با دوست‌پسر:
.
.
.
.
.
.
هردوتاشونو ول‌كني، راحت مي‌شي!!!!
______________________
سه كس را كردن رواست:
1. اول، آنكه لنگش هواست!
2. دوم، آنكه مثل شماست!
3. سوم، آنكه به فكر پاسخ به ماست!
_______________________
تركه ميميره، روحش پرواز مي‌كنه به سمت لايه ازون(حيونكي!!!)
_______________________
كسي ديدم در آغوشش دودول است
ز كوچك بودنش ملول است
بگفتم در عئض قطرش كه خوب است
بگفت اي بابا كيفش به طول است!!!
_______________________
دختره از آخونده سوال مي‌كنه(قرچه سامي):
• اگر با مردي ارتباط داشته باشي، حكم چيست؟
• فرچه: حرام است
• بسيجي باشه چي؟
• مكروه!!
• اگه آخوند باشه ؟
• اي شيطون، مي‌خواي بري بهشت؟!!!
_______________________
هموطن در باغ شهادت هنوز باز است(هواپيمايي جمهوري اسلامي ايران!)
______________________
پليس به تركه: اينجا ماهي‌گيري قدغنه!!!
تركه: ولي اينجا تابلو نزدين!!!
پليس: نزديم كه نزديم، زود باش از بالاي اون آكواريوم بيا پايين!!!!
_______________________
دختر: مامان، كير چيه؟
مامان: اگه دختر خوبي باشي، وقتي بزرگ شدي يكي گيرت مياد!
دختر: اگه خوب نباشم چي؟
مامان: خيلي گيرت مياد!
________________________
كسي را براي دوستي انتخاب كن كه قلب بزرگي داشته باشه، تا مجبور نباشي براي اينكه
در قلبش جا بگيري، خودتو كوچيك كني!!!
________________________
انگشت شصتتو بزار روي بند اول انگشت سبابت!(گذاشتي؟) . دلم برات اينقدر شده!
_________________________
دوستي مثل ايستادن روي سيمان خيس مي‌مونه! هرچي بيشتر بموني، رفتن سخت‌تر مي‌شه و
اگه بري جاي پاهات بجا مي‌مونه!!!
_________________________
لحظات را طي كرديم تا به خوشبختي برسيم، اما وقتي به خوشبختي رسيديم فهميديم كه
خوشبختي همان لحظات بود!!!
_________________________
عشق ايستادن زير بارون و دوتايي خيس شدن با هم نيست!
عشق اونه كه يكي براي ديگري چتري باشه و اون هيچوقت نفهمه كه چرا خيس نشده!!!
_________________________
زندگي به من آموخت كه چگونه گريه كنم!
اما گريه به من نياموخت كه چگونه زندگي كنم!
تو نيز به من آموختي كه چگونه دوست بدارم!
اما به من نياموختي كه چگونه فراموشت كنم!!!
__________________________
نوشته‌هاي يك كودك نفهم
نام ونام خوانوادگي :كاظم تبريزي كلاس: دبستان
موضوع انشاء :سال گذشته را چگونه گذرانديد؟
قلم برقلب سفيدكاغذمي گذارم وفشار مي دهم تا انشاء ام را آغاز شود.سال گذشته سال
بسيارخوبي وپر بركتي ميباشد. سال گذشته پسر خاله ام زير تريلي چرخ رفت وله گشت وما
در مجلس ترحيمش شركت كرديم وخيلي ميوه وخرما وحلوا خورديم وخيلي خوش گذشت.ماخيلي
خاك بازي كرديم من هرچي گشتم پسرخاله ام را پيدا نكردم.در آن روز پدرم مرا با بيل
زدبدون بي دليل !من درپارسال خيلي درس خواندم ولي نتوانستم قبول شوم ومن رااز مدرسه
به بيرون پرت كردند.پدرم من رابه مكانيكي فرستاد تاكاركنم واوستاي من هرروز من را
بازنجير چرخ ميزد وگاهي موقع ها كه خيلي عصباني مي شد من رابه زمين ميبست ودو سه
بار با ماشين يكي از مشتري ها از روي من رد مي شد. من خيلي در كارهاي خانه به مادرم
كمك ميكنم. مادرم من را درسال گذشته خيلي دوست ميداشت ومن را خيلي ماچ ميكند ولي
پدرم خيلي حسوداست ومن را لاي در آشپزخانه ميگذاشت .درسال گذشته شوهر خواهرم
وخواهرم خيلي از هم طلاق گرفتند وخواهرم بسيار حامله است وپدرم مي گويد يا پسر است
يا دوقلو ولي من چيزي نمي گويم چون مي دانم كه بچه اي به اين اندازه از هيچ كجاي
خواهرم در نخواهد آمد!
درسال گذشته ما به مسافرت رفتيم وباقطار رفتيم. من در كوپه بسيار پدرم راعصباني
كردم واو براي تنبيه من را روي تخت خواباند وتخت را محكم بست ومن تاصبح همان گونه
خوابيدم!پدرم در سال گذشته خيلي سيگار مي كشيد ومادرم خيلي ناراحت است وهي به من مي
گويد :كپي اوغلي ولي من نمي دانم چرا وقتي مادرم به من فحش مي دهد پدرم عصباني مي
شود.درسال گذشته مابه عيد ديدني رفتيم ومن حدودا خيلي عيدي جمع كردم ولي پدرم همه
آنها را از من گرفت وآنت ماهواره خريد كه بسيار بد آموزي دارد ومن نگاه نمي كنم
وپدرم از صبح تا شب شوهاي بي ناموسي نگاه ميكند وبشكن ميزند.پدرم درسال گذشته رژيم
گرفته است وهر شب با دوست هايش آب وماست وخيار مي خورد ومي خندد وگاهي وقتا هم آب
با چيپس وماست موسير ..
اين بود انشاءمن
************************
دستت را بگذار دور كمرم و لبت را بگذار بر روي لبم و از شيريني وجودم بنوش، از طرف
نوشابه زمزم!!
************************
طبيبي را گفتند درمان عشق چيست؟ گفت شش بوسه از شش گوشه لب، دو تا صبح دوتا ظهر دو
تا شب!
*************************
يه جوک در مورد بازي پرسپوليس بايرن مونيخ:
بعد بازي مي‌بينن ميشاييل بالاک نشسته روي نيمکت و داره با خودش فکر مي‌کنه. ميرن
ازش مي‌پرسن به چي فکر مي‌کني؟ ميگه به اينکه ما با تيم پيروزي بازي داشتيم اون وقت
پنجاه شصت هزار تماشاچي اومده بودن و داشتن تيم پرسپوليس رو تشويق مي‌کردن!
***********************
يک شعر برره اي :
نون و پنير و ريحون
شيرفرهاد بکن تو ليلون
نون و پنير و هندونه
سردار بکن تو شاه دونه
نون و پنير و سرباز
کيانوش بکن تو سحرناز
مصراع اول بيت چهارم رو هم خود شما بگين : جواب : توف و پنیرواب نبات
سالار بکن تو شاخ شمشاد
...................................
ترکه بادکنک فروشی باز میکنه ، ور شکست می شه چون بادکنک هاشو به شرط چاقو می فروشه
**************************
به ترکه می گن : دو تا حيوان دو زيست نام ببر؟ می گه : قورباغه و برادرش
*****************************
اولي: «يك روز توپم را شوت كردم، رفت كره ماه، خورد توي سر يك نفر و برگشت.»
دومي: «عجب! پس آن توپي را كه خورد توي سرم تو شوت كرده بودي؟»
********************************
ترکه به بچش میگه:دخترم! اسفناج بخور كه خيلي خاصيت دارد. آخر اسفناج آهن دارد..بچه
می گه :ننه تازه آب خوردم نکنه زنگ بزنه ؟!!!
********************************
ترکه میره دکتر،میگه آقای دکتر: انگشتم هنوز به شدت درد مي كند!!
دکتر میگه: مگر نسخه ديروز را نپيچيدي؟
ترکه میگه: چرا، پيچيدم دور انگشتم، ولي اثر نداشت..
********************************
اتوبوس سرچهار راه رسيد. پيرمردي از مسافرها، عصايش را روي پشت شاگرد راننده گذاشت
و گفت:
« اين جا چهار راه سعدي است؟»
شاگرد راننده گفت: نخير، اين جا ستون فقرات بنده است
_________________
اصل لانه كبوتري به بيان ديگر :
اگر n تا كس و n+1 كير داشته باشيم حتماً يه كون پاره مي‌شه
_________________
دفتر مقام معظم رهبري گم شده ، اگه دسته توو بيارش ، آقا فردا امتحان داره!
_________________
يه تركه از حال مي‌ره ، از تو پذيرايي بيرون مياد!
_________________
تو مهد كودك مربيه به يك دختر پنج ساله ميگه: ساراجون، تو شمردن بلدي؟
دختره ميگه: آره! باباييم يادم داده!
مربيه ميگه: آفرين به تو دختر خوشگل و باباييت!خوب حالا بگو ببينم، بعد پنج چيه؟
سارا جون ميگه: شيش!
مربيه ميگه: آفرين عزيزم، حالا بگو بعد هفت چيه؟
دختره ميگه: هشت!
مربيه ميگه: آاافرين! حالا بگو بعد ده چيه؟
دختره ميگه: سرباز!!!
_________________
بچه تخسه ميره پيش معلمش، ميگه: خانوم ميشه شما زن من بشيد؟!
معلمه ميگه: برو بشين سر جات، من الان حوصله بچه مچه ندارم.
پسره ميگه: آره منم حوصله بچه ندارم... اشكال نداره، جلوگيري ميكنيم!!!
_________________
يارو يه نفر رو تو خيابون ميبينه ، ميپرسه: ببخشيد، شما علي پسر ممدآقا پاسبان
نيستي كه تو ابهر سر كوچه چراغي مأمور بود؟
يارو ميگه: چرا!
ياروه ميگه: شرمنده، عوضي گرفتم!!
_________________
انجمن حمایت از نماز گذاران قزوین سجاده با آیینه بغل میسازد
_________________
امروز چهار شنبه ست، حالا برای غافلگیر کردن اموات صلوات!!!
_________________
توخري
سگي
گاوي
گوسفندي
شتري
براي فروش نداري؟

آلبالو
شفتالو
هلو
زردآلو
آناناس
همشو خودم میخورم فکر کردی میخوام پاچه خاری کنم
_________________
ياروه داشته با خدا رازو نياز ميكرده و ميگفته:
خدايا بعضيا ميگن رو زميني
بعضيا ميگن تو اسمونايي
بعضيا ميگن همه جا هستي
ولي هر جا هستي حضرت ابولفضل پشتو پناهت باشه
_________________
نماز خوندن معتاده :
بسم رحيم
قلفو داد به احد
لم داد اينور
ولش كن بابا ، احد كفرش دراومد
_________________
مي‌دوني چه كسي به همه محرمه؟
.
.
.
.
.
سوپري محله!
چون به همه شير مي‌ده!!!
_________________
آبادانيه مياد تهران سوار اتوبوس ميشه، بليط اتوبوسراني آبادان رو ميده دست راننده.
يارو ميگه: داداش اين بليط مال اينجا نيست.
آبادانيه ميگه: ولک روشو خوب توجه نکردي، نوشته آبادان و حومه!!!
_________________
می دونی فرق یه نارگیل بزرگ با یک نارگیل کوچیک چیه؟
.
.
.
.
.
نمی دونی؟
.
.
.
.
.
خوب می رم از یه میمون دیگه میپرسم!
_________________
یه جایی تلویزیون راز بقا نشون میداده و دوتا گورخر یه شیررو کشتن . یه دفعه برنامه
ی تلویزیون قطع میشه سروده Sadدلاوران نام اوران به لطف یزدان ...................(
پخش میشه!!!
_________________
من وسوسه ی کیوون بیدم... اس ام اس وده. اس ام اس زور وده
_________________
مرده به زنش ميگه 3 تا حيون وحشي نام ببر كه با خ شروع بشن
زنه ميگه : خودت ، خواهرت ، خدا بيامرز مادرت
_________________
حیف تو که تو ی این مملکت موندی
هیچ کس قَدرت رو نمی دونه
اگه بری هند اونجا می پرستنت
_________________
يه موتور ميزنه به يه گنجشک گنجشکه بی هوش ميشه وقتی به هوش مياد ميبينه تو قفسه
ميگه وای يعنی کشتمش!
_________________
يارو ميره قبرستون ميبينه همه مرده ها نشستن رو قبراشون ميگه: چرا نشستين روقبراتون
ميگن: سوالهاي شب اول قبر لو رفته گفتن بيرون باشين
_________________
دو تا ترک آینه پیدا میکنن
اولی تو آینه نگاه میکنه میگه: این خیلی آشناست!!!
دومی آینه رو میگیره توش نگاه میکنه میگه: دیوونه خل این منم دیگه!!!
_________________
پلیس راهنماییی جلو ترکه رو میگیره میگه:
کارت ماشین
گواهینامه
معاینه فنی
بیمه
_________________
یه روزیه گاوه میره کلاس زبان وقتی ازکلاس میادبیرون به جای مااااا مااااا میگه
weee weee
________________
ها الان تو منتظر اس ام اس کی بیدی که تا اس ام اس ویومد دویدی اومدی ؟ ها ها ها؟
_________________
غضنفر از دست شکمش شاکي مي شه و مي‌گه: خسته شدم از بس که کار کردم و دادم تو
خوردي.
شکمش مي‌گه: اگه ناراحتي، من کار کنم و بدم تو بخوري!!
_________________
امروز روز جهاني پوكي استخونه!
كله پوك روزت مبارك!!!
_________________
مي‌دوني توي دنيا فقط يه قلبه كه واسه تو مي‌تپه و اونم قلب خودته!!!
_________________
بي‌تو مهتاب
شبي باز از آن كوچه گذشتم
.
.
.
.
.
فكر نكن فكر تو بودم
كار نداشتم ،‌ول مي‌گشتم!!!
_________________
مرد: بچه به مامان بگو امشب مي‌ريم شمال!
زن كه پريود بود: به بابات بگو جاده بارون مياد!
مرد: بگو از راه قزوين مي‌ريم!!!
_________________
براي كاهش دادن درد كون، هنگام كون دادن عدد زير را تكرار كنيد:
1.5.9.4.7.5.3.2
اسكل، الان نه، وقتي داري كون مي‌دي!!!
_________________
به ترکه ميگن با حسادت جمله بساز!
ميگه من وقتي ميرم دستشويي کونم ميسوزه ولي من به اين حس عادت کردم!!!
_________________
کمال تبريزي سازنده ي فيلم مارمولک براي ساختن فيلم مدرسه ي مار مولک ها راهي قم شد
_________________
يه روز به يه نفر ميگن با بالش جمله بساز
ميگه: يه روز من يه پرنده ديدم زدم تو بالش
بعد ميگن اون بالش نه اون بالش
بعد مي گه من يه پرنده ديدم زدم به اون بالش
بعد ميگن اصلا با تشک جمله بساز
ميگه يه روز يه پرنده ديدم توشک موندم بزنم به اين بالش يا اون بالش
_________________
ترکه بچش نميخوابيده،بهش ژل ميزنه!!!!
_________________
به تركه ميگن: با «شمشير» جمله بساز
ميگه: فدات شم شيرمي‌خوري؟
_________________
به تركه ميگن با آش چمله بساز ميگه محمدي اش صلوات!!!
_________________
ميدونيد شباهت هويج و دامن کوتاه چيه؟
هر دو تاشون،بينايي چشمو زياد مي کنن!!!
_________________
شباهت برنامه كودك با پستون خانم‌ها:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
هردو مال بچه‌هاست، ولي اكثراٌ بزرگترها استفاده ميكنند!
_________________
جنيفر لوپز وانيشتن با هم ازداوج مي کنن!!!
اگه گفتي بچه شون چي ميشه ؟؟؟؟
کس مغز!!!
_________________
يه روز يه ترکه داشته رد مي‌شده،‌ يه نمره بهش ميدن قبول بشه!
_________________
ميدونيد چس چيه ؟
تلاش معصومانه گوز براي حفظ آبرو!!!
_________________
ميدونين به زن حامله ترک چي مي گن ؟
.
.
.
.
.
.
خر تو خر!!!!
_________________
لره ميره مخابرات، ميگن برو کابين آخر!!!
اشتباهي ميره تويه دستشوي و سرش و ميزاره تو سوراخ توالت، ميگه الو بابا بوت مياد
ولي صدات نمياد!!!
_________________
تركه شب عروسيش ميره تو اطاق ... !! همشهريهاش ميان پشت در داد ميزدند : بکن بکن هي
هي ، بکن بکن هي هي !!
ترکه بعد از چند ساعت ، نفس زنون و عرق کرده مياد بيرون ميگه : خوب شد ؟؟ کونش
پاره شد!!!
_________________
لره ميادشهر خسته ميشه ميره يه نوشابه سياه ميخوره وقتي برميگرده؛
ننش بهش ميگه رفتي شهرچيکارکردي؟چي خوردي؟
!ميگه: ننه نگو رفتم شهر يه آوو سيه بيد خوردم راه گوزم عوض بيد!!!!
_________________
ترکه ميره مکه کعبه را محکم بغل ميکنه ميگه خدايا چرامردي چرارفتي ازپيش ما وماهها
راتنهاگذاشتي!!!
لره ميادميزن پشتش ميگه آخه اينکار رارو ميکنيد بهتون ميگن ترک خر خداکه نمرده
خداشهيدشده!!!!
_________________
تو خرم آباد فيلم شام آخر اکران ميشه ،لرا با قابلمه ميرن سينما
_________________
از يه لره ميپرسن تو شما آدم مشهور هم هست؟؟؟
ميگه آره!!!
سوفيا لُره !
اليزابت تايلُر
لُر و هاردي
يه ماده شيميائي هم هست که اختراع خودمونه بهش ميگن: لُر
_________________
ميدونيد شباهت لر با شورت چيه؟
.
.
.
.
.
كدوم يك ربع بگردي آبروت ميره!!!
_________________
لره داشته با تمام وجود وضو ميگرفته و دستاشو بهم ميکشيده!
ازش ميپرسن واسه چي اينقد محکم وضو ميگيري؟
لره مي‌گه: چني ارم وضو ميگيرم که هيچ گوزي نتونه باطلش کنه!!!
_________________
ميدوني فرق جگر با جيييييييييگر چيه؟
.
.
.
.
.
جگر رو ميخورن جييييييييييگر رو ميکونن فهميدي جييييييييگر؟
_________________
اون چيه که مي کنن تو دهن؟
تکونش مي دن!!!!
آخرش هم ازش کف سفيد مي آد بيرون ؟
فکرکردي مسواکه؟!نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
_________________
آيا مي دانيد در كجاي تهران بيشترين قزويني زند گي مي كند ؟ چهار‌راه جهان كودك!!!
_________________
مي دونيد فرق کير خر با هلو چيه؟ بخوريد مي فهميد!
_________________
ميدوني کجا است که معده را فرمت ميکنه؟
.
.
.
.
.
.
.
.
دستشويي!!
ميکنه؟
_________________
ميدونين چرا آذربايجان غربي و شرقي رو از هم جدا كردند؟
.
.
.
.
.
نميدونين؟
.
.
.
.
.
خب مي خواستن خر تو خر نشه ديگه
_________________
اگه گفتيد فرق بين چتر نجات و کاندوم چيه ؟؟؟
.
.
.
.
.
چتر نجات اگه پاره بشه، يه نفر از دنيا مي ره ولي کاندوم اگه پاره بشه، يه نفر به
دنيا مياد!!!!
_________________
ميدونيد فرق شرت هاي زنونه قديم با جديد چيه؟
.
.
.
.
.
زمان قديم بايد شرت رو ميزديد کنار تا کونو ببينيد ، اما الان بايد کونو بزنيد کنار
تا شرتو ببينيد!!!
_________________
از تركه ميپرسن شما همتون اينقدر ساده اين؟ ميگه: نه بابا، راه‌راهمون تو آفريقاست!
_________________
تر كه اكس مي زنه ضريب مجهول مي شه
_________________
یک روز معلم از شاگردش مي پرسه واحد پول اسپانيا چيه؟؟؟
ميگه دور !!!
ميگه مطمئني؟؟؟
ميگه: آره آخه وقتي مامانم رفته بود اسپانيا مي گفت:پنج دور دادم دوتا لباس
خریدم!!!
_________________
تركه اسمش اكبر ختنه كن بوده،

ميره ايتاليا اسمه خودشو ميزاره البرتو دول چين!!!
_________________
قزوينيه عروسي ميكنه توي كارت عروسيش مي نويسه:
آوردن اطفال الزاميست!!!!!!!!!!!!!
_________________
معلم از شاگردش مي پرسه: 5+5 چند ميشه؟
شاگردش يه كم فكر ميكنه ميگه11
معلم ميگه: احمق دستتو از جيب شلوارت دربيار بيرون!!!!!!!!!!!
_________________
يه بار زن آقا عابد در نبود شوهرش داشته با يكي ديگه حالي به حو لي مي‌كرده كه يه
دفعه از پنجره شوهرش رو ميبينه با هول ميگه: اصغر آفا عابد (آبد) اومد!!!
اصغر اقا مي گه بي خيال بعد مي ريم حموم!!!
_________________
تركه انگشتش رو ميكنه تو نافش ريست ميشه. بعدش كه بلند ميشه ميگه خوب شد انگشت نزدم
به اونجام وگرنه شات داون مي شدم!!!
_________________
بچه ها میدونید اسکلترین خواننده ایرونی کیه؟
.
.
.
.
.
فرشید امین
.
.
.
.
.
.
چون نمیدونه خدا شبو واسه چی آفریده!!!
_________________
يه روز يه اردبيليه ميرسه به يه اردكانيه ميگه: : اردم به اردت درولي بيلم به
كانت!!!
_________________
مراحل زندگی زناشویی:
1.نامزدي: دست رو كس، لب رو لب، دِبوس!!!
2.ازدواج: لب رو لب، كير تو كس، دِ بكن!!!
3.بقيه عمر: پشت به پشت، كون به كون، دِ بگوز!!!
_________________
تيم فوتبال قزوين:
1.اليور كان
2.او كان
3.ها كان شوكور
4.كاني زارس
5.كان تونا
6.كان دلا
7.دي كان يو
8....
سر مربي : محمد دادكان
_________________
يه‌روز يه تركه خودشو سند تو آل ميكنه
!!!!!بعد ياهو مسنجر خر تو خر ميشه
_________________
اول خوب نگاه کن!!!
بعد بیا جلو!!!
نه جلوتر!!!!
به من بچسب!!!
بغلم کن!!!
بعد خوب بوسم کن!!!
وای چه خوبه!!!
بیشتر!!!
خوب لمسم کن!!!
منو بنداز رو تختخواب!!!
لختم کن!!!
دوپامو ببر هوا!!!
آره دو پامو ببر هوا!!!
بعد قشنگ!!!
قشنگ پوشاکمو عوض کن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
از طرف نيني كوچولو!!!!!!!!!!!!!!
_________________
يه سربازه يه پيرزن رو ميبينه بهش ميگه چرا گريه ميكني؟؟؟
درجواب ميگه كه الان مرغم 4 روز ه كه تخم نميزاره!!!
سرباز ميگه ناراحت نباش الان درستش ميكنم!!!!
كلاهشو روي مرغ ميزاره بعد از چند دقيقه مرغه 5 تا تخم ميزاره!!!
پيرزن ميگه كه چطور ممكنه پسرم؟؟؟!!!
سرباز ميگه مادر جان هركي اين كلاه رو به سرش بگزاره كون گشاد ميشه!!!
_________________
تركه ميخواسته به فلسطينيا كمك كنه، براشون سنگ پست ميكنه!
_________________
فرق بیمارستان ارتش با زایشگاه ؟؟؟
.
.
.
.
.
اولی تیر خورده ها رو میبرن دومی كیر خورده هارو!!!

واييييييييييييييييييييييي
ـــــــــــــــــــــــــــــ
يه روز يه تهروني ميره استخر اهنگ تايتانيك باز ميكنن يارو غرق ميشه
يك شب تلوزبون فيلم سينمايي گذاشته بوده، تو فيلم مرده به زنش ميگه: شب بخير لورا.
يهو تو لرستان ملت همه تلوزيون رو خاموش ميكنند، ميرن ميخوابن
تو صف نونوايي قزوين يه نفر را برق مي گيره 10 نفر مي ميرن
ـــــــــــــــــــــــــــــ
يك روز يك تركه ميره مرغداري جو ميگيردش تخم ميگذاره
ـــــــــــــــــــــــــــــ
ترک بعد از چند سال بچه دار می شه بچه شیرمادرش نمی خورد شیرگاودادند نخور شیرخشک و
خلاصه به هرزنی که داند شیر نخورد باباه بلند می شه این کشور و اون کشور به هر زنی
که می رسه بچه رومی داد شیر بخور اما نمی خورد تا اینکه رفت افریقا به همون زن اولی
که داد شیرش و خورد ترکه کف کرد گفت : کره خرهمون ولایت می گفتی شیر کاکائو می خوام
برات می خریدم..
ـــــــــــــــــــــــــــــ
تركه ميره تو يه طويله كه پر از خر بوده . وقتي ميره تو ميگه : واي چه آينه كاري
قشنگي
ـــــــــــــــــــــــــــــ
به رشتييه ميگن در مصرف اب صرفه جويي كنيد ميره زنه حامله ميگيره.
ـــــــــــــــــــــــــــــ
ترک رفته تعزیه براش دستمال کاغذی اوردن گفت :دستمال کاغذی چیه! نوار بهداشتی بیار
می خوام خون گریه کنم
ـــــــــــــــــــــــــــــ
یه ترکه زنگ می زنه خونه دوست دخترش باباش بر می داره حول میکنه میگه ساعت چهار و
سی دقیقه
ـــــــــــــــــــــــــــــ
يروز يك سياه پو ست ویك سفيد پوست دعواشون ميشه سياهپئسهه سفيد پوسته را حسايي
ميزنه سفيد پوسته میگه چكار كنم ازدسش كتك نخورم يك جوك خنده دار براش ميگه سياه
مي خنده دندواش توشب ديده ميشه جاشو پيداميكه حسابي ميزنش
ـــــــــــــــــــــــــــــ
يارو ميره كتاب فروشي از فروشنده ميپرسه ببخشيد كتاب ترك باهوش رو دارين؟ فروشنده
ميگه ما از اين كتابهاي تخيلي نمياريم.
ـــــــــــــــــــــــــــــ
يه تركه مهم شد زير اسمشو خط كشيدن فرداش توي امتحان اومد
ـــــــــــــــــــــــــــــ
يه روز يه رشتيه داشت فيلم سوپر داشت نگاه ميكرد يهو مي بينه نقشه اول فيلم زنشه
فيلم كه تمام ميشه ميگه خدا رو شكر كه فيلم بود
ـــــــــــــــــــــــــــــ
یه ترکه کور بوده میره توی آشپزخونه دنبال یه چیزی میگشته دستش میخوره به رنده بعد
میگه وا این چرت وپرتا چیه اینجا نوشته
ـــــــــــــــــــــــــــــ
به اصفهانیه میگن با کالسکه جمله بساز مبگه این سیب کالس که .
ـــــــــــــــــــــــــــــ
یه روز موشه میره اصفهان سوئ تغذیه می کیره.
ـــــــــــــــــــــــــــــ
چند تا ترک میرن سینما . فیلم راز بقا رو داشته پخش می کرده . تمساحه آروم آروم
میاد و آهو رو می خوره.همه ناراحت میشن . تمساحه میره پای خر رو بخوره با یه جفتک
پوز تمساحه رو داغون میکنه . یه دفعه ترکه بلند میشه میگه محمیدیاش صلوات
ـــــــــــــــــــــــــــــ
يه روز بچه عرب ميره مغازه فروش لوازم خانگي داشته پرسه ميزده صاحب مغازه ميگه چي
ميخواي پسره ميگه تلويزيون مغازه دارباخنده ميگه اگه اندازه( ياروت)شد ببر؛پسره
اندازه گرفت و باخونسردي باخودش برد.روزبعد با يه اقايي امد مغازه مغازه
دارپرسيدامروزديگه چه خبره!گفت والابابامواوردم يخچال ببرم
ـــــــــــــــــــــــــــــ
يك ترك و يك تهراني و يك اصفهاني قرار گذاشتند به پيك نيك بروند. - ترك گفت من نان
و كتلت ميارم - تهراني گفت من هم نوشابه ميارم - اصفهاني گفت شما ها كه همه چيزو
گفتيد پس من هم داداشمو ميارم
ـــــــــــــــــــــــــــــ
از يك همشهريه پرسيدند چرا توي جوي آب نشسته اي? گفت مي خواهم در جريان باشم!
ـــــــــــــــــــــــــــــ
شخصي كه سه زن داشت .رفت و زن چهارمي گرفت كه سياه پوست بود . دوستان پرسيدند اين
چه كاري بود ? گفت براي ايام عزاداري.
ـــــــــــــــــــــــــــــ
يك روزدو خروس به دنبال يك مرغ راه افتاده بودند درحالي كه مرغ ناز ميكرد خروس دومي
به اولي گفت:ولش كن بابا تعاوني لختش را ميفروشد.
ـــــــــــــــــــــــــــــ
غضنفر به نامزدش گفت دوست داري فردا شب با هم غذا بخوريم ؟ نامزدش با اشتياق فراوان
گفت : البته ، با كمال ميل! غضنفر : خوب به مادرت بگو غذا درست كنه من فردا شب ميام
خونتون
ـــــــــــــــــــــــــــــ
یک ترکه لامپ خانه اش میسوزد پماد سوختگی میمالد
ـــــــــــــــــــــــــــــ
تركه ميره بقالي،‌مي‌بينه رو ديوار بزرگ نوشتن: علي با ماست! حسن با ماست! حسين با
ماست! ميگه: ببخشيد اقا، شما ماست خالي نداريد؟!
ـــــــــــــــــــــــــــــ
يارو رشتيه بچه نداشته، ميره مسافرت، مياد ميبينه سه تا بچه داره. ازش مي‌پرسند:
‌چي شد، تو كه بچه نداشتي؟ ميگه: والله همسايه‌ها شرمنده كردن!
ـــــــــــــــــــــــــــــ
تركه ميخواسته بره شهرك آزمايش براي امتحان رانندگي , صبح ناشتا ميره امتحان شهر
بده
ـــــــــــــــــــــــــــــ
يه تركه پشتش رو مي خواسته بخارونه, دستش نميرسيده ! صندلي زير پاش ميگذاره
ـــــــــــــــــــــــــــــ
قزوينيه 35 سال سن داشته بهش ميگن چرا تا الان مجرد موندي و ازدواج نكردي ?! ميگه
والا تا الان برادر زن دلخواهم رو پيدا نكردم
ـــــــــــــــــــــــــــــ
يه همشهريه داشته پسرشو در باب ازدواج نصيحت مي كرده ! مي گفته: پسرم خواستي زن
بگيري برو از فاميل زن بگير ! بين دايت رفته زن داي تو گرفته , عموت رفته زن عموتو
گرفته , من اومدم مادرت و گرفتم ! حالا تو هم از فاميل زن بگير
ـــــــــــــــــــــــــــــ
سه ديوانه هم اتاقي بودن - يك روز خبر آوردن كه دوتاشون بالا پايين مي پرن و ميگن
كه ما سيب زميني هستيم و داريم تو روغن سرخ ميشيم و سومي ساكت نشسته ! رييس
بيمارستان هم طبق معمول رفت كه اين ديوونه رو مرخص كنه. پرسيد تو چرا با دوستات
نيستي ؟ اون هم گفت : آخه من كف ماهيتابه چسبيدم
ـــــــــــــــــــــــــــــ
يكبار يك همشهري يك خيار بر مي داره مي بره سوپرماركت , به فروشنده مي گه: ببخشيد
آقا خيارشور داريد؟ فروشنده هم در جواب مي گه بله داريم. همشهري ما هم مي گه پس بي
زحمت اين خيار ما رو هم بشور.
ـــــــــــــــــــــــــــــ
تركه رفته بوده مكه. تو مراسمي كه بايد به شيطون سنگ بزنه، يهو سنگاش تموم ميشه...
اونم به جاش فحش ميده
ـــــــــــــــــــــــــــــ
- رفيق تركه ازش ميپرسه: غضنفر، پنجشنبه-جمعه كجا بودي؟ تركه ميگه: والله امام رضا
طلبيد، با بر و بچه‌ها رفتيم شمال
ـــــــــــــــــــــــــــــ
تركه ميره خواستگاري، مادر- پدر دختره بهش جواب رد ميدن، ميگن دختر ما داره درس
ميخونه. تركه ميگه: ايشكال نداره، من ميرم دو ساعت ديگه برميگردم
ـــــــــــــــــــــــــــــ
تركه ميره بقالي، ميگه: آقا نوشابه خانواده دارين؟ يارو ميگه: بعله. ميگه: به مجرد
هم ميدين؟
ـــــــــــــــــــــــــــــ
معتادي كه در حال كشيدن سيگار بود، مي‌گويد: يه ژمين لرژه هم نمياد كه خاكشتر
شيگارم بيفته!
ـــــــــــــــــــــــــــــ
يه روز يه موشه ميره داروخونه ميگه اقا مرگه من داريد ؟
ـــــــــــــــــــــــــــــ
ازيك خرگوشي ميپرسند چرا هويج ميخوري ميگه هويجوري
ـــــــــــــــــــــــــــــ
تركه مي‌ره سيگار فروشي: آقا سيگار برگ دارين؟ خير. پس يك بسته كوبيده بدين!
ـــــــــــــــــــــــــــــ
يه روز يه رشتي به پسرش مي گه : گوش كن باباجون . اين قدر دختر بازي نكن . يه وقت
ايدز مي گيري . اگه تو ايدز بگيري كلفتمون هم ايدز مي گيره . اگه اون ايدز بگيري
منم ايدز مي گيرم اگه من ايدز بگيرم مادرتم مي گيره . اگه مادرت ايدز بگيره همه شهر
ايدز مي گيرن.
ـــــــــــــــــــــــــــــ
يك روز شيطان موبايل مي خرد بعد زنگ مي زنه به خدا مي گه: سلام خدا. خدا مي گه :
شما؟ شيطان مي گه: من جبرئيل هستم. خدا مي گه: غلط كردي . شمارت افتاد
ـــــــــــــــــــــــــــــ
ترکه را حسابی سمباده ميزنند ميشه لر .
ـــــــــــــــــــــــــــــ
به یک ترکه می گن با مخابرات جمله بساز ترکه می گه میخابرات بگوزم
ـــــــــــــــــــــــــــــ
يه روز يه رشتيه براي اينكه تركها اين قدر ضايع نشن ميره كنار تير چراغ برق در
ميزنه. يه تركه رد مي شه مي پرسه چرا در ميزني رشتيه ميگه خونه دوستمه ولي در رو
باز نميكنه تركه مي گه والا چراغشون كه روشنه
ـــــــــــــــــــــــــــــ
يه روز يه خلبانه مجبوربه فرود اضطراري در قزوين ميشه چترش سر و ته ميشه با
سرميوفته توي سطل اشغال قزوينيه از اون بغل رد مي شده ميگه بالام جان ببين مردم اين
دورو زمونه چقدر اصراف كار شدن ... به اين نويي رو انداختن دور.
ـــــــــــــــــــــــــــــ
يه روز يه نفر سوار تاكسي ميشه از راننده ترك ميپرسه آقا كريم خان ميريد؟ تركه ميگه
خوب معلومه كه ميريد اگه نميريد كه مي تركيد!
ـــــــــــــــــــــــــــــ
تركه و زنش دعواشون شده بوده، ‌با هم حرف نمي‌زدند. زن تركه وقتي شب ميره بخوابه،
يك يادداشت براي تركه مي‌گذاره كه: منو فردا ساعت 6 بيدار كن. صبح زنه ساعت 10 از
خواب پا ميشه، ‌مي‌بينه تركه براش يك يادداشت گذاشته كه: پاشو زنيكه خر! ساعت شيشه!
ـــــــــــــــــــــــــــــ
تركه زنگ ميزنه خونه دوست دخترش، باباش ور ميداره، هول ميشه ميگه: ببخشيد توپمون
افتاده!
ـــــــــــــــــــــــــــــ
يارو تركه تو جبهه پشت ضد هوايي بوده ميزنه يه هواپيما رو ميندازه. خلبانه با چتر
نجات ميپره بيرون، تركه ميگه: بچه‌ها در رين صاحابش اومد!
ـــــــــــــــــــــــــــــ
يه روز 2 تا جوجه تيغي تو خيابون راه ميرفتند كه يه كيوي رو از دور ميبينن يكي از
جوجه تيغيا به اون يكي ميگه اون فامي..
REZA-SAT
REZA-SAT

Posts : 94
Join date : 2012-10-29

Back to top Go down

Archive SMS JOK Empty dar baste joke tork

Post  REZA-SAT 2/11/2012, 12:51 pm

زن
تركه داشته تو خيابون ميرفته، دكمه روپوشش باز بوده، يك پستونش هم مثل
آفتاب درخشان بيرون! يارو حزب الله يه مياد بهش ميگه: زنيكه جنده! درست كن
لباستو! زنه نگاه ميكنه به روپوشش، ميزنه تو سرش ميگه: اوا خدا مرگم بده!
باز بچه رو تو اتوبوس جا گذاشتم


تركه با
صورت باند پيچيده مياد تو خيابون. رفيقش ميگه چرا اينقدر به صورتت باند
پيچيدي.تركه ميگه داشتم اتو ميكردم تلفن زنگ زد بجاي گوشي تلفن اتو رو
گزاشتم دم گوشم.رفيقش ميگه پس اونور صورتت چي شده.تركه ميگه تا اتو رو
گزاشتم زمين تلفن دو باره زنگ زد


يك روز 3
تا دراكولا نشسته بودند اولي گشنش شد گفت من رفتم چيزي بخورم. بالهاشو
باز كرد و رفت و بعد از 5 دقيقه برگشت تموم دهانش خون آلود بود دوستاش
گفتن كجا رفتي؟ گفت اون ساختمون بلند را ميبينيد؟ گفتند آره گفت رفتم طبقه
سوم يك دختر خوشگل آنجا بود خونشو خوردم. دومي دهنش آب افتاد و گفت: ما
هم رفتيم و بال زد رفت و بعد از 5 دقيقه برگشت دهنشو صورتش پر از خون بود.
بقيه گفتن كجا رفتي؟ گفت اون ساختمان بلند اولي هيچي اون برج بلند دومي
را ميبينيد؟ گفتند آره. گفت:رفتم اونجا دو تا دختر خوشگل بودن خون هر دو
تاشون رو خوردم. سومي كه ترك بود ديد عجب كم آورده هيچي نگفت و بال زد و
رفت. 20 دقيقه گذشت اون دو تا ديدند دراكولا تركه آمد آقا سر تا پا خون.
فكشون كش آمد گفتن: بابا ايولا كجا بودي؟ تركه گفت: وللا اون ساختمون بلند
اولي هيچي اون برج دومي هم هيچي اون برج سومي رو ميبينيد؟ اون دوتا
گفتند: آره. تركه گفت: خوب من نديدم


مغزه تركه رو ميشكافن ببينن توش چيه ميبينن يه لره نشسته داره فكر ميكنه

يه ترکه اسم نويسي ميکنه واسه موبايل… ميگه : خدا کنه نوکيا در بياد

تركه میره چلو کبابی گارسون میاد میگه: چی میل دارین ترکه میگه: یه پرس چلو کباب گارسونه میگه با کمال میل تركه میگه : نه با سماغ و دوغ

به ترکه میگن اون پیامبری که رفت تو شکم ماهی اسمش چی بود؟ میگه: پدر ژپتو

به ترکه میگن لبنان اسرائیل رو زده ترکه میگه مگه ایتالیا قهرمان نشد؟

ترکه
با چند بچه سوسول در يک مهماني نشسته بودند، يکي از پسرها مي گه : سگ من
را هيچ سگي حريف نيست ترکه ميگه بندازش پيش مموشی من تا ببيني کدومشون قوي
ترند. وقتي سگ بزرگ را در اتاق مموشی مي اندازند چند دقيقه بعد لاشه سگ
از اتاق بيرون مي افتد پسر ديگر ميگه سگ من اون مموشی ات را درسته قورت مي
ده.... سگ دومي هم به سرنوشت سگ اول دچار مي شه. پسر ها مي گن مگه اين
مموشی شما چه جوری يه ؟ در اتاق را باز مي کنن و ميبينن که يک سوسمار در
اتاق است . به ترکه مي گن : اين که سوسمار است! ترکه مي گه والله ما نمي
دونيم اسمش چيه. ما تو ي خونه بهش مي گيم " مموشی


یه روز یه ترکه چاق میشه قل میخوره

در تبريز به مناسبت ميلاد حضرت علي هر كس اسمش ميلاد بوده بهش جايزه ميدن

از ترکه مي پرسن: بزرگترين چيزي که براي رفع مشکلات بزرگ بشر اختراع شده ، چيست؟ ترکه ميگه: دادگاه طلاق

ازترکه مي پرسن: چرا وسط قرص ها خط تيره گذاشتن؟ترکه ميگه: واسه اينکه اگه با آب پايين نرفت، با پيچ گوشتي سفتش کنند

از ترکه مي پرسن: شجاع ترين انسان روي زمين کيه؟ترکه ميگه: امام جمعه قزوين

از ترکه مي پرسن: آخرين دنداني که در دهان انسان در مي آد چه نام دارد؟ تركه ميگه: دندان مصنوعي

تركه
ميره شورت بخره فروشنده شورت مردانه نداشته و شورت زنانه به تركه ميده
تركه ميگه اين شورت زنانه است فروشنده ميگه فرقي نميكنه و تركه ميگه
ميخواهي فرقشو بكنم تو چشمت


يه روز يه تركه كلاس رقص ميذاره . بعد از يه ماه ورشكست ميشه. چرا؟ چون به هر كي ميرقصيده شاباش ميداده

شاه
و ملکه اي از راهي عبور ميکردن . در همين موقع ترکه انگشتي به شاه مي
رسونه. شاه بر آَشفته مي شه و مي گه: پدر سوخته با شاه هم بله؟!!!ترکه
ميگه: ببخشين قربان .ميخواستم ملکه رو انگشت کنم، اشتباهي دستم به شما
خورد


یه شب ترکه بالا پشت بوم می خوابه سرماش می شه پا می شه در پشت بومو می بنده

به ترکه ميگن برو رو دايو استخر شيرجه بزن تو آب، بعدش بيا بالا شامپو گلرنگ رو تبليغ کن. خلاصه ميره بالا و شيرجه ميزنه، منتها از بخت بد کلش ميخوره به کف استخر... بعد يك مدت بالاخره مياد بالا، رو ميكنه به دوربين، ميگه: ميخوام سالاد درست کنم

يه روزي از روزاي خدا سه تا آدم از سه تا فرهنگ متقاوت ترك اورجينال و فارس و قزويني ! پا ميشن ميرن دكتر كه بفهمه چه مرگشونه ! دكتره بعد كلي معاينه و بالا پايين كردن ميگه يافتم ! ـواما نسخه شما سه نفر ! ـ آقاي فارس ! شما نبايد شيريني بخوري ! ـ آقاي ترك ! شما نبايد بربري بخوري ! ـ آقاي قزويني ! شما نبايد به ما تحت كسي نظر سوء‌داشته باشي ! و الا مي ميريد ! سه تايي زدن بيرون از مطب ... دم در مطب يه شيريني فروشي توپ بود كه فارسه نتونست خودش رو نگه داره و .... انا لله ... و اما تركه و اون ببم به راهشون ادامه دادن تا اينكه جناب ترك يه بربري روي زمين ديد ! دولا شدن همانا و مرگ دو نفر همانا





دوس دختر ترکه بهش میگه اگه منو میخوای باید خرجم کنی


ترکه هم از اون روز تا حالا داره خر جم می کنه
REZA-SAT
REZA-SAT

Posts : 94
Join date : 2012-10-29

Back to top Go down

Back to top


 
Permissions in this forum:
You cannot reply to topics in this forum